الله اکبر، شعر

ر.ن

کوچه را دزدانه می‌پایم سپس، الله اکبر
می‌رسد از آسمان فریادرس، الله اکبر

روز ما آزردگان چون می‌شود نزدیک شب
می‌خروشد در زمین هر خار و خس، الله اکبر

گرچه این نامردمان بر گریه‌ی ما گوش بستند
ما خدایی در جهان داریم پس، الله اکبر

ظالمان را خسته خواهد کرد ایمانی که با ماست
بر کش از حلقوم خود با هر نفس، الله اکبر

تا قیامت ما برآییم و ز جورت داد جوییم
دست‌ها بر گوش خود آری که بس، الله اکبر

می‌رسد روزی که آزادانه پروازی کنیم
روز خود را می‌شمارم در قفس، الله اکبر

خانه‌هامان را به هم پیوسته این امید سبز
نیست کس بیگانه دیگر، هیچ‌کس، الله اکبر

بانگ شادی‌بخش ما بر بام ایران می‌نشیند
از خلیج فارس تا رود ارس، الله اکبر

ما دماوندیم و در هر صخره زخم دیو داریم
ما نمی‌ترسیم از این وحشی فرس، الله اکبر

ما کجاییم و خیال پست اهریمن کجاست؟
با عقابان می‌ستیزد این مگس، الله اکبر

داس خشم خلق ما شد تیزتر با سنگ قهرت
این علف‌ها هرزه و وقت هرس، الله اکبر

تیغ چون بیرون کشیدی، عاقبت در دور باطل
شحنه‌ها را می‌زند گردن، عسس، الله اکبر

گرچه ره تاریک و منزل دور و دشمن در کمین است
می‌رسد از بام‌ها بانگ جرس، الله اکبر

می‌نشاند صبح فردا، خنده را بر روی میهن
ای شمیم شاد آزادی برس، الله‌اکبر

0 نظرات:

ارسال یک نظر