مهر تایید یک پزشک: یقینا به ابطحی قرص آمفتامین خورانده‌اند

نویسنده‏ی وبلاگ پزشک آبی، با اشاره به شرایط محمد علی ابطحی و مقایسه آن با عوارضی که از استفاده از این داروها مشهور است، احتمال استفاده از قرص آمفتامین در بازجویی از آقای ابطحی را بسیار بالا می‏داند.

از هفته‏ی پیش تا به حال، فکرم مشغول این بود که چگونه ابطحی با این سن و سال، ظرف 40 روز 18 کیلو وزن کم کرده و هنوز می‏تواند حرف بزند. سخت ترین رژیم ها، در سخت ترین شرایط هم مقدار کالری را تنها به یک چهارم می رسانند و نهایتا در این سن، در ماه اول بین 9 تا 10 کیلوگرم و در ماه دوم بین 5 تا 6 کیلوگرم از وزن بدن کم می کنند. اما اگر سن آقای ابطحی را در نظر بگیریم، هرگز نمی تواند در ماه اول اینقدر وزن کم کند. برای توجیه 15 کیلو در ماه اول و 4 کیلو ظرف 10 روز، همه دوستان هم نظر مرا داشتند، اما این مرا مجاب نکرد و بالاخره با یکی از دوستانم که متخصص داروسازی است و در شرکت نوارتیس کار می‏کند صحبت کردم. او به شک من مهر یقین زد که فقط در اثر آمفتامین هاست که بدن می تواند این گونه وزن خود را از دست بدهد. اما آمفتامین ها چه هستند؟ آمفتامین ماده ای است که به عنوان محرک سیستم عصبی - مرکزی (محرک روانی) شناخته شده است.

اما دلایل واضح تر برای اثبات خوراندن آمفتامین به ابطحی و دیگران:

1- لاغری شدید: آمفتامین خوراكي براحتي از راه دستگاه گوارش جذب شده و به سرعت اثرات آن ظاهر مي شود. مكا نيسم تاثير آن بطور عمده با آزاد ساختن سروتونين از پايانه هاي پيش سيناپسي و مهار كردن جذب مجدد آن است. بعبارتي با افزايش سطح سروتونين در مغز، فعاليت سيستم عصبي مركزي را سرعت مي بخشد که مصرف کننده دچار بی‌اشتهایی شدید شده و تا روزها اشتها به غذا ندارد.

2- به عکس‏های ابطحی نگاه کنید، مردمک چشم او را در عکس‏های با کیفیت بالا نگاه کنید. از عوارض آمفتامین، گشاد شدن مردمک چشم هاست که کاملا مشهود است.

3- فشار خون بالا: صورت بر افروخته‏ی ابطحی نشانگر فشار خون بالای اوست که در اثر مصرف این دارو ایجاد می‏شود.

4- انجام اعمال تکراری و کلیشه ای: فیلم ابطحی را نگاه کنید. جهت حرکت دست‏ها کاملا تکراری است.

5- پر حرفی: فیلم های حرف زدن ابطحی را پیش از این حوادث حتما دیده اید، که چقدر مکث می کند و چه قدر فکر می کند. مقایسه کنید با تعداد کلمات بیان شده در عرض یک دقیقه در این فیلم اعترافات.

6- رنگ پریدگی و گل انداختن صورت: نیازی به توضیح نیست.

7- تغییرات بارز رفتاری، پشیمانی از اعمال گذشته، نفی خود و دگرگوني تصوير ذهني از خود: که این هم کاملا در اعترافات مشهود است.

و...

اما ترس من و حرف من نه از اعترافات ابطحی است نه از مصرف دارو برای اعتراف گرفتن. ترس من از این است که با طولانی تر شدن بازداشت، با این وزن کم کردن و با این مصرف بی رویه، وی دچار حمله ی قلبی و مغزی و خدای نکرده مرگ شود. چون آمفتامین ها عوارض جبران ناپذیری بر بدن می گذارند که در بسیاری موارد نهایتا باعث مرگ می شوند. خدا آخر و عاقبت همه مان را به خیر بگذراند. آن از استفاده از گاز جنگی به عنوان گاز اشک آور و این هم از دارو خوراندن به زندانی های بدبخت.

منبع: ویلاگ پزشک آبی

http://pezeshkeabi.blogspot.com/2009/08/blog-post_10.html

متن کیفرخواست سوم به روایت ابراهیم نبوی

ابراهیم نبوی

در راستای برگزاری دومین جلسه دادگاه متهمان اعتراض به تخلفات انتخاباتی، جلسه سوم نیز برگزار و کیفرخواست آن، پس از انتشار در خبرگزاری فارس، توسط معاون دادستان عینا کپی و در دادگاه قرائت گردید. متن کامل سومین کیفرخواست بشرح زیر است:

کیفرخواست سومین گروه متهمان اغتشاشات اخیر کشور
ربنا افرغ علینا فی‌الاغتشاش بمدت الکثیر و اشد الموت(قرآن کریم، چاپ جدید)
ریاست محترم شعبه پانزده دادگاه انقلاب اسلامی
حضور پرتلالو و روحانی امت شهیدپرور ایران در انتخابات دهم که با اشاره رهبری نظام و حضور یکدست ایشان و همچنین حضور میمون و مبارک ریاست محترم جمهوری نهم، و همگامی ظفرنمون عناصر از جان گذشته ملت بیدار دل و آگاه سر و رهرو پای ایران صورت گرفت، و با حضور چهل میلیونی رای دهندگان و انتخاب نامزد اصولگرا با آرای بیش از 25 میلیون و حدود سی میلیون رای طبق آخرین آمار، خشم استکباریان را برانگیخت و باعث شد تا کسانی که از روز 21 بهمن 1357 کینه انقلاب را به دل گرفته بودند، و برای سی سال برنامه ریزی کرده بودند، سرانجام از لانه های فساد تیمی و خانه های عنکبوت احزاب اغتشاشگر خود به درآمده و با انتشار نتایج انتخابات که از یک ماه قبل تعداد آرای ریاست جمهور به میزان 24 میلیون و خورده ای توسط معاونت ایشان اعلام شده بود، با یکدیگر متحد شده و همزمان با تغییر معادلات منطقه و عقب نشینی اجباری آمریکا و فرو رفتن انگلیس و آلمان و فرانسه و هلند و اسرائیل در باتلاق بحران بزرگ اقتصادی و همزمان با خیزش موج عدالتخواهی در ونزوئلا، گینه بیسائو، کومور، آنداگورای علیا، جزایر بالی، قسمت چپ ماداگاسکار و در نوردیدن توفان انقلاب ظهور در آفریقا و آسیا، دشمن تصمیم گرفت موج مخالفت با نظام اسلامی را در ابعاد گسترده عملی سازد، که با هشیاری کهریزک نشینان بیدار دل و یاوران لباس شخصی انقلاب و نیروهای هموطن ضدشورش، این توطئه ها بسرعت کشف و به آرامی و قبل از آنکه اقدامی صورت گرفته یا تجمع قابل توجهی برگزار گردد، خنثی گردید. و اینک که بعون الله و تعالی یک بار دیگر توفان شن و امواج دریا نیروی هوایی و دریایی دشمن و توفان ضد شورش پیاده نظام آن را تسلیم نموده است، به دنبال دو جلسه گذشته، جرایم گروهی دیگر از مجرمین را به استظهار می‌رساند:
1) حضور قابیل‌وار دشمن که از همان آغاز درگیری میان هابیل و قابیل آغاز شده بود، با کمک عوامل بنی اسرائیل و قارون و نمرود و با توطئه کشف آمریکا توسط کریستف کلمب و ماژلان، با همکاری بنیاد سوروس، صورت گرفت، نشان می‌داد که دشمنان قسم خورده از هزاران سال قبل از برگزاری انتخابات دهم، توطئه اغتشاش را به فرموده رهبری چیده بودند و اقدامات افرادی چون آقای موسوی و کروبی و خاتمی، تنها اجرای نقشه قابیل بود که برای نابودی انقلاب اسلامی و ارکان ستبر آن به خصوص فرماندهی سپاه چیده شده بود. این طرح که در بازجویی پرونده کلاسه 76543978/1/1/1 به دست آمد، گویای نکته زیر است.
2) حضور برخی عناصر فعال ضدانقلاب در دفاتر عقد و ازدواج در سالهای پس از انقلاب باعث افزایش ازدواج در سالهای 1359 تا 1362 گشته که این دوران مصادف توطئه منافقین می‌باشد. افزایش جمعیت در این سالها، باعث گردید تا تعداد جوانان مساله دار در دوران ریاست جمهوری خادم ملت به طرز مشکوکی افزایش یابد. و همین افزایش که به دلیل فشار از پائین در سالهای اول انقلاب بود، منجر به فشار نیروهای مساله دار گشت و نسل جوان را آلوده ساخت. اعترافات برخی از متهمان به خواندن وبگاه شخص موسوم به علیرضا نوری زاده، که در سالهای توطئه جوان سازی علیه انقلاب، از سن نوجوانی در دفتر محاضر عقد و ازدواج حضور داشته و پدرش بسیاری از مراسم مذکور را با هدف تعیین شده، انجام داده است، نشان از حضور ضد انقلاب در تولید وسیع جوانان می نماید. لازم به ذکر است که شخص مذکور همراه با مسعود بهنود و عطاء الله مهاجرانی در لندن زندگی می‌کند و خود بارها اعتراف کرده است که از در محاضر عقد و ازدواج فعال بوده است. و به اعتراف بسیاری از دستگیرشدگان، افزایش تعداد جوانان در سال های 59 تا 62 بدون دخالت امپراطور پیر صورت نگرفت.
3) یکی از گروه‌هایی که در توطئه اغتشاشات خیابانی نقش داشت، گروهی به نام زنان بود که در کلیه مراحل این توطئه دست این گروه مشهود و معلوم است. بسیاری از دستگیر شدگان، پس از ارشاد به زندان اعتراف کرده‌اند که زن بوده و جرم آنان محرز است و بسیاری از اعضای جبهه مشارکت، مجاهدین انقلاب، نهضت منحله آزادی، انجمن پادشاهی، بی بی سی و بنیاد سوروس نیز اعتراف کرده‌اند، که حتی اگر خودشان هم نیستند، یا زن یا خواهر یا مادر داشته یا خواهند داشت. این گروه در اکثر جرائم با اغتشاشگران معاونت و در برخی موارد حتی مدخلیت تام داشته است.
4) موسسات مرسدس بنز(با نام مستعار دایملر) و پیکان( با نام واقعی روور) در هماهنگی با بنیاد سوروس و پنتاگون و دفتر ام آی 6 و سازمان اطلاعاتی آلمان(نام نامشخص می‌باشد) یکی از عوامل شناخته شده توطئه می‌باشند. این دو موسسه که از زمان حکومت پهلوی غاصب کار خود را در محمل ایران ناسیونال، شرکت واحد و بنگاه خدمات باربری علیرضایی( وابسته به کلنل ساقدوشیان از عناصر رابط انگلیس و دربار) ایفا می‌کرد، پس از انقلاب به تولید خودرو پرداخته و در مقاطعی آن را متوقف و در سالهای اخیر اقدام به افزایش دودزایی در شهرهای بزرگ نموده و باعث استفاده عناصر مخرب از ماسک شدند. بسیاری از اغتشاشگران زیر پوشش این شرکت‌ها دست به آتش سوزی و در مواردی برای رد گم کنی حتی به آتش زدن اتوبوس نیز پرداختند. متهمان مربوط به این توطئه نیز به جرائم خود و جرائم دیگران اعتراف نموده‌اند.
5) نقش سفارت آمریکا: براساس اعترافات شخص موسوم به میردامادی، و با همدستی عباس عبدی، معصومه ابتکار، میرحسین موسوی و برخی دیگر از متهمان، آنان برای باز کردن پای انگلیس به ایران و دخالت امپراتور پیر در آتش‌افروزی‌های پس از انتخابات، اقدام به حمله به سفارت آمریکا نموده و آن را تعطیل کردند. این اقدام که با همراهی بنیاد سوروس، لایبراری کانگرس، و گروه بک استریت بویز صورت گرفت، باعث شد تا ظاهرا رابطه ایران و آمریکا قطع و در عوض رابطه ایران با انگلیس و آلمان جایگزین گردد.
6) موسسه خودکار بیک: براساس یک توطئه هماهنگ که از طریق سازمان جاسوسی امنیتی جهانی فیس بوک، و موسسه جاسوسی یونیسف صورت گرفت، مرکز جهانی یهود با ارسال وسیع خودکار بیک در طول چهل سال، توانست میزان نیروهای قلم به مزد و قلم بدستان مزدور را افزایش و با فعالیت برخی از آنان که از بازرسی منزل آنان دهها خودکار بیک(در رنگهای مختلف از جمله سبز) صورت گرفته است، دادستانی و برادران دست اندرکار توانستند دهها کاربر خودکار مذکور را در حین استفاده از آن بخصوص در امتحانات دشوار الهی کشف نموده و برای اعتراف و گرفتن مننژیت و شکستگی استخوان به کهریزک منتقل کنند.
7) موسسه سرلاک و نستله: از آنجا که سازمان‌های جهانی صهیونیستی از بیست سال قبل از برگزاری انتخابات قصد داشت تا با اشاعه اندیشه های فاسد خود در نسل جوان، و بخصوص زیر یک سال نفوذ کند، هجمه سازمانهای جهانی صهیونیستی مانند نستله و سرلاک به ایران آغاز گشته و این موسسات که با همدستی بنیاد سوروس و اینتلیجنت سرویس نقش عمده ای در چرخش افکار عمومی به سوی غرب ایفا می کنند، به توطئه علیه نظام پرداختند. بخشی از اغتشاشگران اعتراف نمودند که در دوران کودکی خود بصورت برنامه ریزی شده و منظم سرلاک مصرف کرده و برخی از آنان اعتراف کردند، همچنان فرزندان شان را زیر نفوذ این محصولات غاصب و پر مساله نگه داشته اند، دادستانی علیه کلیه مصرف‌کنندگان سرلاک اعلام جرم نموده و از وزارت خارجه درخواست کرد تا رابطه ایران را با کلیه کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده سرلاک قطع نمایند.
8) سفارت خانه‌های دشمن: یکی از مهم‌ترین شریان‌های حیاتی دشمنان اسلام، مکیدن خون نخبگان کشور می‌باشد، که اگر جلوی رفتن آنان به خارج گرفته گردد، دست به خودکشی زده و یا دیوانه شده و در راستای سیاست های کشور قرار می گیرند، رزمندگان تیز چنگال لباس شخصی و تیزدندانان قوه قضائیه موفق شدند توطئه برگزاری کلاس‌های آموزش زبان‌های خارجی را در سفارتخانه های فرانسه، انگلیس، آلمان کشف نمایند. نازک افشار یکی از عوامل توطئه آموزش زبان فرانسه که همچنین متهم به دیدن اغتشاشگران از پشت پنجره و شنیدن صدای الله اکبر بر اساس پرونده کلاسه 832678/5/5/88 می باشد. وی که علاوه بر برگزاری کلاسهای زبان ایرانیان مسافر را شناسایی می نمود، اعتراف کرده است که قصد داشته تا حکومت را سرنگون و سلطنت خاندان افشار را مجددا برقرار نماید.
9) بیل گیتس و گوگل: یکی از مهم‌ترین توطئه های دشمن که برحسب اطلاعات بدست آمده از نشریه گاسیپ اینترنشنال منتشر شد، بیل گیتس از عوامل شناخته شده بنیاد سوروس و مالک موسسه صهیونیستی انگلیسی هلندی مایکروسافت(ریز نرم) اقدامات خود را برای براندازی نرم از طریق تولید انواع سافت ور( نرم افزار) و سافت نیوز( خبرهای ویژه اغتشاشگران براندازی نرم) از سال 1986 آغاز نموده و با تولید ویندوز ویستا تلاش نمود که به موسسات مختلف دولت نهم نفوذ ایجاد نماید، در همین راستا موسساتی نظیر گوگل نیز با قرار دادن زبان فارسی در موتورهای جستجوگر خود به تحریک اغتشاشگران پرداخته و جنگ پنهانی اینترنتی را با نظام مقدس جمهوری اسلامی آغاز نمودند. موسساتی نظیر ویکیپدیا، پلی بوی، بریتانیکا و ای بی( فروشنده انواع لوازم برای شورش های شهری) که توسط پیر امیدوار( فرزند شجاع الدین شفا) ایجاد شد، طرح انقلاب سبز را به سفارش پنتاگون عملی ساخت. در همین راستا، محمد علی ابطحی اعتراف نمود که از ابزار این موسسه به نام ماوس، کی برد، حافظه سنگین و دوربین استفاده کرده و اقدام به انتشار اکاذیب در باصطلاح اینترنت کرده است. از منازل اکثر دستگیرشدگان وسایل موسسه جاسوسی مایکروسافت به دست آمده و آنان به همدستی و همکاری با بیل گیتس و جورج سوروس اعتراف کردند.
10) موسسه ارزفروشی خلیل طهماسبی و شرکاء: این موسسه که سهم بزرگی در انتقال ارز از ایران و به ایران داشته است، یکی از شریان‌های حیاتی ضد انقلاب بود که نیروهای انتظامی بطور تصادفی پس از دستگیری فرزند وی به این شریان حیاتی دست یافتند. از صندوق‌های نسوز این موسسه هزاران دلار و یورو و پوند به دست آمد که به عنوان بیت المال در جیب مسوولان بازداشت کننده نگهداری می‌گردد.
علاوه بر موارد فوق که با کار فراوان اطلاعاتی مسوولان قضایی به دست آمده است، بازجویان پرونده اغتشاشات اخیر همچنین موفق شدند روابط موسساتی مانند دانشگاه هاروارد(یکی از موسسات جاسوسی انگلیس در آمریکا)، شخص موسوم به الیزابت( باصطلاح ملکه انگلیس و یکی از عوامل حقوق بگیر هلند و بنیاد سوروس و کارمند اینتلیجنت سرویس که در توطئه مرگ یکی از مسلمانان انگلیس نقش داشت)، انتشارات طهوری(منتشر کننده افکار و اندیشه های منحرف صوفی گری و دراویش که علاوه بر حمایت از یکی از نامزدهای اغتشاشگر، به ترویج افکار مساله دار می پرداخت)، شخص موسوم به مارکونی( که با همکاری برلوسکونی و موسسات اطلاعاتی ایتالیا و رادیوی هلند و بی بی سی و دویچه وله، به ایجاد رادیو برای انتشار اکاذیب علیه دولت نهم و نظام مقدس جمهوری اسلامی پرداخت)، موسسه وایرلس کورپوریشن( که در محمل تولید کابل های فشار قوی به تولید سیم برای وصل کردن کامپیوتر به اینترنت پرداخته و از این طریق ضربات مهلکی به اسلام و ولایت فقیه و دولت نهم زد)، موسسه اریکسون( یکی از سازمانهای جاسوسی سوئد که علاوه بر تولید گوشی های تلفن اریکسون که توسط اغتشاشگران استفاده شد، در مربیگری تیم های انگلیسی دست داشته و بارها به اسلام و چندین بار به توپ ضربه زده است) را کشف نمایند.
در همین راستا، معاونت دادستان عمومی و انقلاب استان تهران، علیه اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، میرحسین موسوی، کلیه زنان کشور، جوانان بین 19 تا 29 سال کشور در داخل و خارج، کارکنان سفارتخانه های اروپایی در ایران، کارگران، نویسندگان، روزنامه نگاران، و 25 میلیون نفر از کسانی که با خروج از خانه های خود، دادن شعار علیه مسوولان، راه رفتن در خیابان، نفس کشیدن در محدوده مرزهای جمهوری اسلامی علیه دولت نهم و دهم اقدام نمودند اعلام جرم نموده و از قاضی محترم تقاضای اشد مجازات را دارد
معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران

منبع: روزآنلاین

بعد از محسن آرمین، علی شکوری‏راد هم اعتراف کرد

علی شکوری‏راد

پس از اعترافات چند روز قبل محسن آرمین، عضو شورای مرکزی و سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، یکی دیگر از چهره‏های سیاسی چنبش سبز نیز به اعمال خود در این چند سال اعتراف کرد. علی شکوری‏راد، ضمن بیان اینکه اعترافاتی که وی در این نوشته آورده است بدون نگهداری در انفرادی و یاارشاد برادران نوشته شده گفت که این نوشته‏ها را برای کم کردن زحمت آن‏ها، پیشاپیش آماده کرده‏است. متن اعترافات شکوری‏راد به شرح زیر است:

اگراعتراف بکنم!

"خدای بزرگ را شاکرم که در این فرصتی که در اختیار من قرار گرفت و من توانستم از تعلقات زندگی و شرایط بسته ای که سالها گرفتار آن بودم آزادبشوم و فارغ از روزنامه ها، سایت ها و رسانه های متنوع اغوا کننده که حقیقت را مطابق دریافت خودشان به مخاطب عرضه می کنند، با کمک و راهنمایی برادرانی که به اشتباه پیش از این آنها را در مقابل خود می دیدم به حقایقی دست پیدا بکنم که جز در چنین شرایطی که این عزیزان برای من فراهم کردند هرگز نمی توانستم به آنها برسم. نه تنها من بلکه بقیه اعضاء شورای مرکزی ودفتر سیاسی حزب، اعضاء ستاد مهندس موسوی و حتی خود آقایان موسوی و خاتمی توجه نداشتیم که کاری که برای بسیج مردم برای شرکت در انتخابات انجام می دهیم همان انقلاب مخملی ست. اگر تیزبینی و عمل بموقع مجریان و ناظران انتخابات نبود، انقلاب مخملی می توانست در همان روز انتخابات به نتیجه برسد و نظام جمهوری اسلامی که تکیه اش بر دوش مسئولانی ست که بیش از خود مردم به فکر آنان بوده و بد و خوب آنها را تشخیص می دهند سقوط کند و مهندس موسوی به اسم جمهوری اسلامی نظامی را بر سرکار بیاورد که پایه های اصلی آن بر دوش افراد دیگری باشد که سالهای سال با تظاهر به تبعیت از امام، وفاداری به قانون اساسی و جمهوری اسلامی و حتی حضور در جبهه های جنگ خود را برای چنین روزی آماده کرده بودند.

من بیش از سی سال است فردی بنام رضا خاتمی را می‏شناسم و همیشه فکر می کردم آدم متدین، وطن خواه و مردم دوست است. پیش خودم فکر می کردم من می توانم به چنین فردی که در این سی سال از نزدیک با او آشنا بوده ام، خانواده اش را می شناسم. در سفر و حضرو در برنامه های کوهنوردی پای بندی اش را به احکام و دستورات دینی دیده ام، از جانفشانی اش در جبهه های جنگ خبر دارم و مواضع و فعالیت های سیاسی اش را در طول این سی سال مشاهده کرده ام، اعتماد کنم. ویا افراد دیگری مثل اصغر خدایاری، محسن میردامادی، بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، داود سلیمانی، سعید شیرکوند، سعید حجاریان، صفایی فراهانی و عبدالله رمضان زاده و.... که هر کدام را سی، بیست و حداقل دوازده سال است می شناسم، از نظر من قابل اعتماد بودند. ولی در این مدت فهمیدم به هیچکدام نباید اعتماد می کردم. حتی به خودم. لابد آنها هم پیش خودشان فکر می کنند نباید به من اعتماد می کرده اند. آیا این خود نشان بی وفایی آنها نیست؟ اعتماد عمیقی که در چند ده روز اخیر نسبت به این برادران دلسوز در زندان ایجاد شده است کجا و اعتماد بی پایه و مبنای من به آن دوستان بی وفا و غدار کجا؟ در شرایط سخت است که انسان دوستان واقعی و قابل اعتماد را می شناسد. دوست آن است که درفراموش شدگی سلول انفرادی یک لیوان آب بدستت بدهد ویا در شرایطی که چندین روز است نمی دانی وقت را چگونه بگذرانی یک قرآن بتو برساند که به آن پناه ببری. یا در دلتنگی و بی خبری شدید نسبت به خانواده، بگذارد حتی تا یک دقیقه صدایشان را بشنوی و حالشان را بپرسی. من این دوستان دوران بی کسی و تنهایی را تازه و چه دیر شناخته ام. اینها دوستانی واقعی هستند که باید به آنها اعتماد کنم.

ما خیلی ساده اندیش بودیم. فکر می کردیم همه چیز را می فهمیم و به فهم خودمان اعتماد داشتیم در حالی که شیطان گولمان زده بود. من فکر می کنم این برادرانی که الآن روشن بینی و ارزش وجودیشان برای من آشکار شده است در این مدت چقدر برای ما نگران بوده اند و غصۀ ما را خورده اند. آنها وقتی نتوانستند ما را از طریق قانونی به راه راست بیاورند مجبور شده اند گناه نقض قانون را به گردن بگیرند و حتی به کارهای خلاف شرع دست بزنند تا ما را نجات بدهند. در حقیقت این منجیان گمنام آخرت خودشان را بخاطر ما به خطر انداخته و از دست داده اند.

ما فریب تحصیلات و عقلمان را خوردیم. ما به فکر خودمان اعتماد کردیم. آنچه در مدرسه و دانشگاه خواندیم همه در جهت خیانت به کشورمان بود. ما در جلسات می نشستیم و مسائل را تحلیل می کردیم در حالی که این شیطان بود که ما را وادار به تحلیل مسائل کشور و موضوعات جامعه می کرد. سوالاتی که در ذهن ما شکل می گرفت همه از سوی دشمنان به ما القاء می شد و چون پاسخی برای این سوالات پیدا نمی شد، مسأله دار باقی می ماندیم و همین مسأله دار بودن ما را وادار می کرد به فکر چاره بیفتیم. این چاره اندیشی ها اسم مستعار خیانت بود. خیانت به ملتی که بدون هیچ مشکلی به سمت سعادت رانده می شد و چاره اندیشی ما دست اندازهای مسیر آنها بود. اکنون که نگاه می کنم می بینم ما چقدر موجب عقب ماندگی جامعۀ خود شده ایم. اگر این برادران زودتر ما را ارشاد کرده بودند و ما جلوی توسعۀ کشور را نگرفته بودیم، نه تنها اهداف سند چشم انداز بیست ساله را تا کنون پشت سر گذاشته بودیم بلکه از ژاپن اسلامی هم فراتر رفته بودیم.

اگر دوباره به من فرصت داده شود جبران خواهم کرد. از حزب کناره گیری می کنم. از کسانی که تا کنون آنها را دوست خود می پنداشتم دوری می کنم. سعی می کنم فقط کتابهایی را که از منابع موثق در اختیارم قرار می گیرد مطالعه کنم. به اخبار و تحلیل های روزنامۀ کیهان و صدا و سیما اعتماد کنم وچشم و گوشم را بروی رسانه های تأیید نشده ببندم. آنچه ارکان رسمی کشور انجام می دهند را حق بدانم و فریب وسوسۀ شیطان در طرح اما و اگر در کار مسئولان را نخورم. هر ماه سه هفته در نماز جمعه شرکت کنم. از خوردن پیتزا نیز پرهیز کنم."

اینها اعترافاتی است که اگر یک ماه یا شاید حتی کمتر از آن در زندان انفرادی نگهداری شوم و تحت ارشاد برادران قرار بگیرم ممکن است از من بشنوید. متن اعترافات را از این جهت در اختیار خوانندگان گذاشتم که زحمت برادران و خود را پیشاپیش کم کرده باشم.

بهمن فرمان‌آرا در دوران حکمرانی دولت کودتا فیلم نخواهد ساخت

روزنامه امتیاز از روزنامه‌های چاپ تهران که روزنامه‌ای تخصصی در زمینه سینماست در شماره روز دوشنبه خود به نقل از بهمن فرمان‌آرا نوشت: اساسا تصمیم گرفته‌ام در چهار سال آینده کار نکنم.

امتیاز نوشت: بهمن فرمان‌آرا که این روزها خاک آشنا را بر پرده سینماها دارد در آخرین گفت‌وگوی خود از کلیه فعالیت‌های هنری استعفا کرد .
به این ترتیب تولید فیلم سفر به تاریکی وی نیز که قرار بود در آلمان ساخته شود ،نیز منتفی شود.
فرمان آرا در این زمینه گفت: الان در زمانه‌ای به سر می‌بریم که وقتی فیلم من در حال اکران است خودش جزو معجزه ها به حساب می آید و دغدغه این روزهای من فعلا اکران خاک آشنا است. اساسا تصمیم گرفته‌ام در چهار سال آینده در سینما وتئاتر کاری نکنم. زمانه تغییر کرده و باید بگذاریم اوضاع بهتر شود.
منبع: وبلاگ قاعده بازی

روزنامه کیهان شماره ۲ در راه است، صفار جانشین دعایی در روزنامه اطلاعات می‌شود

صفار هرنديٍ پس از خروج از وزارت ارشاد به روزنامه اطلاعات مي‌رود. بدین ترتیب روزنامه کیهان شماره ۲ نیز تاسیس خواهد شد!

محمد حسين صفارهرندي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و معاون سابق روزنامه كيهان پس از خروج از كابينه جايگزين محمود دعايي مديرمسول فعلي روزنامه اطلاعات مي‌شود.
خبرنگار پايگاه خبري راهبردي سلام، اخيرا مطلع شده است كه سيد محمود دعايي كه با حكم حضرت امام(ره) مدير مسول روزنامه اطلاعات شده بود با بازنشستگي اجباري مواجه شده است و بايد روزنامه اطلاعات را ترك كند تا محمد حسين صفار هرندي پس از خروج از وزارت ارشاد از بهارستان به ميرداماد نقل مكان كند.
گفتني است صفار هرندي سال‌ها در سپاه و پس از آن در روزنامه كيهان همكار و همفكر حسين شريعتمداري بوده است و بسياري بيم دارند كه روزنامه اطلاعات به كيهان دوم تبديل شود.

دستگیری خاتمی، کروبی، موسوی؛ اعلام رسمی جنگ است/ یادداشتی از مسیح علی‌نژاد

در باور‌مان نمی‌گنجید که روزی قلم ما که کمتر از آقا و آیت‌الله به سران نمی‌نوشتیم و در نقدشان هم پسوند و پیشوند نامشان را فراموش نمی‌کردیم چنین چرخشی، ایجاد شود که هرکه متن گزارش‌های ما از انتخابات خونین ایران و خشونت‌های بعدش را می‌خواند، احساس کند که کسی دارد از گوانتانامو گزارش می‌دهد. اگر ادبیات نامه شیخ مهدی و شکوه‌های میرحسین و شکایت‌های خاتمی در مورد قتل و شکنجه و شایعات تجاوز یه زندانیان ایرانی را یکبار دیگر از نو بخوانیم، انگار قبیله‌ای به ایران حمله‌ور شده است و حالا صدای فریاد پیران قبیله از صدای فریاد کودکان و جوانان بالاتر رفته است.
خوب گوش کنید. شیخ مهدی کروبی همان است که در مجلس ششم هرچه دنبالش می‌دویدیم قادر نبودیم حتی یک کلمه در نقد آقا از او جمله‌ای بگیریم و تا دیروز هزار بار بر او خرده می‌گرفتیم که با پذیرش حکم حکومتی، اصلاحات را زمین گیر کرده است. حالا هم او که در احترام به ولایت فقیه و رهبری رسم ادب به جای آورده بود، شده است متهم ردیف اول کیهان و دولتیان و مجلسیان و برای نقد او ادب که سهل است وقاحت را هم شرمنده کرده‌اند.
خاتمی را خوب نگاه کنید انگار نه انگار که او همان سید آرام و حتی محطاط روزهای اصلاحات است که دلمان را خون می‌کرد تا یک «بالای چشمتان ابروست» به جریان و جناح محافظه‌کار بگوید. او حتی اقلیت افراطی مجلس ششم که به کرات برگه‌های نطق نمایندگان اصلاح‌طلب را پاره کرده بودند را نیز « اقیلیت نجیب» می‌خواند. اما این روزها کاسه صبوری او نیز لبریز شده و چنان همپای معترضان به متقلبان اعتراض می‌کند که اگر کسی نام او را از بالای نامه‌های او حذف کند، در باور نمی‌گنجد که روحانی به چنین عریانی، حاکمیت را زیر سوال می‌برد.
میرحسین که فیلم تبلیغاتی‌اش برای انتخابات و بیانیه‌های روزهای نخست ورودش به کارزار انتخابات، تداعی گر همان ادبیات و آرمان‌های روزهای انقلاب است این روزها خودش در صف اول نقد کسانی ایستاده که به نام اسلام و انقلاب، آدم کشته‌اند و بعد به نام اسلام و انقلاب مسولیت این آدم‌کشی را هم گردن دیگران انداخته‌اند. ایران را به زندانی بزرگ برای چندین میلیون ایرانی بدل کرده‌اند و به سبک زندان‌های شاه همه یاران قدیمی سید را پشت تریبون‌های اعتراف می‌نشانند. نخست‌وزیر روزهای جنگ چنان از رد دندان‌های حاکمیت روی تن ملت به فریاد آمده است که گویی هنوز در کسوت نخست‌وزیر یک کشور درحال جنگ است و باورش نمی‌شود آنکه این روزها گلوله می‌زند در همین چند قدمی او نشسته و نه در همسایگی‌اش.
این‌ها همه را گفتم تا رسم به این پرسش آشکار که چرا این روزها از سپاه و مجلس و کیهانی که تحت نظارت رهبری است، زمزمه بازداشت میرحسن و کروبی و خاتمی به گوش می‌رسد. معاون فرهنگی و تبلیغاتی ستاد کل نیروهای مسلح به نمایندگی از شهروندان ایرانی سخنوری می‌کند و مدعی می‌شود که مردم منتظر محاکمه سران اصلی اغتشاشات هستند. در مجلس شورای اسلامی شکایتی از موسوی و کروبی تنظیم می‌شود، کیهان به نمایندگی از ملت موج خونخواهی مردم از موسوی و خاتمی را تیتر نخست خود می‌کند و دیگر هواداران دولت دروغ در خبرگزاری فارس نیز اعترافات بی اعتبار زندانیان را دلیلی بر محاکمه موسوی و کروبی و خاتمی اعلام می‌کنند.
این یک قاعده آشنا در حوزه سیاستمداران هوچی‌گر است که اگر برنامه‌ای برای بازداشت و احضار و زندان داشته باشند، بی‌مقدمه و بی‌محابا وارد می‌شوند و دیگر این همه‌ های و هوی به راه نمی‌اندازند. حداقل در تجربه شخصی خودمان هم سراغ داریم که هرگاه برای یک فعال حوزه سیاسی و روزنامه‌نگاری و یا فعال زن، کیهان و مجلس شاخ و شانه کشیده‌اند و های و هوار راه انداخته اند، الزاما به بازداشت آنها نیانجامید. اما چرا جناح حاکم برای محاکمه سه چهره ماندگاری که این روزها به جای یاران دیروز خود، همراهی با مردم را برگزیده‌اند، این همه به من- من و دریوزگی افتاده است؟ با این همه دورخیزی که برداشته‌اند و هر روز برای این سه نفر خط و نشان می‌کشند، چرا بی مقدمه به دادگاه و مراجع قضایی احضارشان نمی‌کنند و یکی از همین دادگاه‌های نمایشی را برایشان برگزار نمی‌کنند؟
بی‌شک دلایل این هم دودلی برای دستگیری این سه هوادار بزرگ معترضان، بسیار است . در کنار هزاران دلیلی که می‌شود برشمرد برای بلوف‌های بزرگ برگزارکنندگان دادگاههای نمایشی، واضح ترین دلیل‌اش این است که هنوز در سطوح بالا فرمان رسمی برای شقه شقه شدن یک فامیل از هم پاشیده صادر نشده است. رویارویی موسوی و خاتمی و کروبی با حاکمیت هرچقدر هم آشکار باشد اما باز هم می‌توان از تریبون نماز جمعه، این افراد را به عنوان صاحبان یک خانواده مشترک معرفی کرد و در تحلیل خود غرب را به عقب راند. حال اگر دادگاه به احضار و بازداشت این سه تن بر آید آیا می توان در برابر نگاههای ناظران بین المللی کماکان یک چهره قدرتمند از خود نشان داد و این رویارویی آشکار را یک دعوای فامیلی خواند و برای «دشمن» شاخ و شانه کشید که ما را به حال خودمان بگذارند و در امور داخلی ما دخالت نکنند؟
علاوه بر نگرانی از بازتاب خارجی، هراس از بحران داخلی نیز دلیل دیگر دودلی حاکمیت برای دستگیری محاکمه موسوی و خاتمی و کروبی است. تاریخ نشان داده است که اگر مردم محور اعتراضات نباشند ممکن نیست هیچ اعتراضی در سطوح بالا به نتیجه روشن دست یابد. به جای پرسه دور در تاریخ شاید بشود نشان یک تحرک اعتراضیِ نزدیک تری را داد که مردم محور آن نبوده اند و سران و رهبران احزاب نیز هیچ نتیجه روشنی از آن اعتراض نگرفتند؛ تحصن نمایندگان مجلس ششم. ساختمان قدیم مجلس واقع در خیابان امام خمینی به مدت بیست و شش روز میزبان نمایندگان متحصنی بود که در اعتراض به ردصلاحیت های گسترده دواوطلبان نمایندگی، استعفای دست جمعی داده بودند اما از درهای ساختمان که بیرون می آمدی در همان خیابان امام خمینی حتی سربازان و نگهبانان مقابل مجلس هم چندان در جریان ماجرا نبودند تا چه رسد به مردم شهر. این شد که آن اعتراض تاریخی بدون همراهی مردم مسکوت ماند. اما این بار اگر همه سران احزاب و رهبران گروههای اصلاح طلب را یکجا به بند کنند این مردم هستند که دارند جنبش را رهبری می کنند و هراس از چنین جنبشی بیدار، دلیل مهم دودلی سرکوب گران است که خوب می دانند با دستگیری موسوی و کروبی و خاتمی آتش این جنبش را افروخته تر خواهند کرد.
با این استدلال اگر در یکی از همین روزهای نزدیک حاکمیت با مقدمات و زمینه سازی های فراون به این نتیجه رسد که باید این سه تن یا حتی یکی از آنان را دستگیر و محاکمه کند، تردید نباید کرد که پیش از هر گونه اقدام عملی، تمامی امکانات و نیروهای نظامی خود را برای یک اعلام جنگ واقعی به حالت آماده باش در آورده و سپس وارد رویارویی آشکار با چهره های شاخص نظام خواهند شد. بر این اساس اگر چه دلایل عدم اقدام عملی حاکمیت برای محاکمه قضایی سران به اندازه کافی بزرگ هست تا آنان را تنها به هوچی گری و اقدامی عملی باز دارد، اما این روزها ماجرای انتخابات و خود احمدی نژاد تبدیل به یک گره کور در سیستم سیاسی ایران شده اند که بعید نیست برای باز کردن این گره کور راه آخر دندان انقلابیون دیروز باشد برای خوردن فرزندان‌اش.

منبع: جرس

بازداشت دو تن از فعالان ستاد موسوی و کروبی در قروین و تهران

در ادامه تلاش کودتاگران برای سرکوب جنبش سبز، شماری دیگر از هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی در قزوین و تهران بازداشت شدند.



به گزارش«جرس»‌ مهدی یادگاری دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه بین الملل قزوین و از فعالان ستاد میرحسین موسوی یکی از بازداشت شد‌گان روزهای اخیر است.

بنابر گزارش فعالان حقوق بشر مهدی یادگاری پنج روز پیش در محل کارش که با محل سکونت‌اش یکی است از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد و تا کنون از وی هیچ خبری در دست نیست.

از سوی دیگر امیر اصلانی کارشناس ارشد برق از دانشگاه علم و صنعت و مدیر عامل یک شرکت نرم افزاری نیز ظهر روز شنبه در تهران بازداشت شد.

چند مامور لباس شخصی، امیر اصلانی را در مقابل در شرکت وی و بدون هیچ حکم قضایی بازداشت کردند و به مدت پنج ساعت با چشم بند به مکان نامعلومی برای بازجوی بردند. سپس چهار مامور همراه وی به منزل او مراجعه کرده و به مدت یک ساعت به تفتیش و ضبط اموال شخصی او و همسرش پرداختند.

ماموران در مورد دلایل یا اتهام امیر اصلانی توضیحی ارائه نکردند اما نزدیکان وی گفتند که از اظهارات ماموران چنین برداشت می شد که او به دلیل فرستادن ایمیل از سوی"شعبه اول دادسرای جرایم اینترنتی" درباره جریانات پس از انتخابات بازداشت شده است.

وزارت اطلاعات تحت سرپرستی احمدی نژاد روزنامه نگاران را تهدید کرد

خلاصه:

شبکه جنبش راه سبز ( جرس) : در پی برکناری تعداد زیادی از مدیران ارشد وزارت اطلاعات به دستور محمود احمدی نژاد و انعکاس این موضوع در مطبوعات و رسانه ها، روابط عمومی این وزارتخانه روزنامه نگاران را تهدید به برخورد کرد.
روابط عمومي وزارت اطلاعات با صدور اطلاعيه‌اي خطاب به اصحاب رسانه و سايت‌هاي خبري هشدار داد که از انتشار اطلاعات اين وزارتخانه به دلیل این كه طبقه‌بندي بوده و نشر آن‌ها موجب افشاي اطلاعات محرمانه مي‌شود، خودداري كنند.
متن اين اطلاعيه به اين شرح است: با عنايت به اين ‌كه در روزهاي اخير مشاهده مي‌شود بعضا اخبار نادرستي نسبت به وزارت اطلاعات منتشر مي‌شود كه موجب نگراني و تشويش اذهان عمومي است، نظر به اين كه اطلاعات مربوط به وزارتخانه از قبيل اسناد، هويت پرسنل، ساختار وزارت اطلاعات و ... جزء موارد طبقه‌بندي شده محسوب مي‌شود، بنابراين ضروري است كليه اشخاص به ويژه اصحاب رسانه و وسايل ارتباط جمعي من جمله روزنامه‌ها و سايت‌ها نسبت به عدم درج اسامي و سمت آن‌ها كه موجب افشاي اطلاعات محرمانه گرديده و اختلال در وظايف و اداره امور وزارت ايجاد مي‌كند و مصالح كشور را مخدوش مي‌نمايد، خودداري كنند.
روابط عمومی وزارت اطلاعات همچنین در پایان اطلاعیه خود روزنامه نگاران را تهدید کرده که درصورت ادامه انتشار اخبار برکناری مدیران و معاونان ارشد این وزارتخانه با آنها برخورد خواهد کرد.
این اطلاعیه در حالی منتشر می شود که به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی پس از برکناری غلامحسین محسنی اژه ای از وزارت اطلاعات برکناری و عزل مدیران این وزارتخانه همچنان ادامه دارد.
این روزنامه در شماره روز دوشنبه خود خبر داده بود که «پس از برکناری معاونان ویژه ، ضد جاسوسی ، معاونت فنی و معاونت فن آوری اطلاعات امروز دوشنبه منصوری زاده معاونت پارلمانی و همچنین معین معاونت حفاظت اطلاعات این وزارت خانه نیز برکنار می شوند.»
جمهوری اسلامی با انتقاد از این مساله خاطر نشان کرده بود که « تغيير مسئول حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات حتي در حيطه اختيار وزير اطلاعات نبوده و حتما بايد با هماهنگي رهبر انقلاب صورت گيرد چرا كه اين بخش مسئوليت نظارت برعملكرد سيستم اطلاعاتي كشور را برعهده داشته و داراي بالاترين درجه امنيتي در نظام است.»

فخرالسادات محتشمی‌پور: تاج زاده در بازداشتگاه سپاه پاسداران است

همسر تاج‌زاده با اظهار بي‌اطلاعي از وضعيت همسرش گفت: تنها خبري كه در اين باره شنيده‌ايم، حضور وي در بازداشتگاهي متعلق به سپاه پاسداران است.

فخرالسادات محتشمی‌پور از ديدار عصر امروز خود با اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ديدار خبر داد و در گفت‌وگو با ايلنا با اظهار بي‌اطلاعي از وضعيت همسرش گفت: تنها خبري كه در اين باره شنيده‌ايم، حضور وي در بازداشتگاهي متعلق به سپاه پاسداران است.

وي در پاسخ به سوالي مبني بر آخرين پيگيري‌هايش در خصوص وضعيت تاج‌زاده گفت: عصر امروز همراه با خانواده براي پيگيري وضعيت تاج‌زاده با اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ديداري خواهيم داشت.

اختلاف و بحث شدید در جلسه شورای عالی قضایی

شنیده شده که در آخرین جلسه شورای عالی قضایی که به ریاست هاشمی شاهرودی در مشهد برگزار شده است، درباره شرایط بحرانی کشور بین اعضای این شورا بحث‌های شدیدی روی داده است.

به گزارش موج سبز آزادی، در این جلسه یکی از اعضای بلندپایه شورای عالی قضایی ضمن انتقاد از وضعیت موجود کشور، خطاب به رئیس قوه قضاییه گفته است: اتفاقات رخ داده در قوه قضاییه در حوادث اخیر، لکه ننگی برای شماست که دامن ما را هم گرفته است.

وی همچنین با بیان اینکه روسای هیأت قضایی اجازه بازدید از زندان‌ها را پیدا نکرده‌اند، گفته است: چرا چندین چهره شناخته شده کشور در بازداشت هستند و کسی اجازه دیدن آنها را ندارد و با برخی از آنان به نحوی برخورد شده است که حتی حالشان در وضعیتی نیست که بازپرس بتواند اتهاماتشان را تفهیم کند!

این گزارش حاکی است، ادعای عدم امکان سرکشی مقامات قضایی به زندان‌ها، باعث در گرفتن بحث بین اعضا در این باره شده است، تا جایی که در نهایت آقایان
دری نجف‌آبادی و ابراهیم رئیسی نیز در این جلسه، عدم امکان انجام چنین بازدیدی تأیید شده است.

کرباسچی:به محض رفع توقیف،كارگزاران را منتشر می کنیم

خلاصه:

شبکه جنبش راه سبز (جرس) : غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی اعلام کرد به محض رفع توقیف و برطرف شدن موانع قانونی سعی می کنیم روزنامه کارگزاران را با همکاری کادر قبلی منتشر کنیم.
دبیركل حزب كارگزاران سازندگی، درباره‌ احتمال انتشار مجدد روزنامه‌ حزب متبوع خود، گفت: به محض رفع توقیف و برطرف شدن موانع قانونی اقدام به انتشار مجدد روزنامه‌ كارگزاران خواهیم كرد.
غلامحسین كرباسچی اظهار داشت: هنوز حكم بدوی روزنامه ابلاغ رسمی نشده است، اما تا جایی كه ما شنیده‌ایم محتوای حكم شش ماه تعطیلی روزنامه است كه ظاهرا قرار است بعد از قطعیت حكم ابلاغ شود. اما با توجه به این‌كه اكنون بیش از شش ماه از تعطیلی این روزنامه می‌گذرد، به محض ابلاغ رسمی حكم وكیل روزنامه نسبت به تجدیدنظرخواهی اقدام خواهد كرد.
وی درباره‌ احتمال تغییر در تركیب تحریریه روزنامه‌ كارگزاران نیز به خبرگزاری ایسنا افزود: به هر حال روزنامه‌نگاران این روزنامه ممكن است عده‌ای در روزنامه‌ها و رسانه‌های دیگر مشغول به كار شده باشند، اما ما سعی خود را می‌كنیم كه بتوانیم كادر قبلی را تا حد امكان جذب كنیم.
روزنامه كارگزاران به صاحب امتیازی حزب كارگزاران سازندگی و مدیر مسوولی سیدمرتضی سجادی به دلیل انتشار مطلبی از دی‌ماه سال 87 توقیف شد.

تاج زاده در بازداشت سپاه است

خلاصه:

شبکه جنبش راه سبز (جرس): همسر مصطفی تاج زاده با اعلام این که تاج زاده در بازداشت سپاه است گفت که عصر امروز با اعضای کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این باره دیدار می کند.
همسر مصطفی تاج‌زاده از دیدار عصر امروز خود با اعضای كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دیدار خبر داد.
فخرالسادات محتشمی‌پور در گفتگو با ایلنا با اظهار بی‌اطلاعی از وضعیت همسرش گفت:«تنها خبری كه در این باره شنیده‌ایم، حضور وی در بازداشتگاهی متعلق به سپاه پاسداران است.»
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر آخرین پیگیری‌هایش در خصوص وضعیت تاج‌زاده اظهار داشت:«عصر امروز همراه با خانواده برای پیگیری وضعیت تاج‌زاده با اعضای كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دیداری خواهیم داشت.»
این دیدار حالی صورت می گیرد که روز گذشته علاالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم گفته بود که حتی کمیته ویژه مجلس برای رسیدگی به وضعیت بازداشت شدگان پس از کودتای انتخاباتی نیز از محل نگهداری و وضعیت مصطفی تاج زاده خبر ندارد.
همچنین روز گذشته کاظم جلالی سخگوی کمیته بررسی وضعیت بازداشت شدگان اخیر در گزارشی محرمانه به نمایندگان مجلس اعلام کرده بود«گر چه نماينده مجلس هستند اما به آنها اجازه بازديد از هيچ مرکزي را به صورت آزاد و بدون قيد و شرط نمي دهند و به همين دليل تصميم گرفته بوده استعفا دهد.»

تجمع خانواده های زندانيان در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوين، جرس

شبکه جنبش راه سبز(جرس): صدها تن از بستگان و خانواده های اسرای جنبش سبز به دنبال تائيد رسمی شکنجه،آزار و جنايات ماموران امنيتی و بازجويان با بازداشت شدگان در روزهای شنبه و يک شنبه در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوين تجمع کردند.

خانواده های بازداشت شدگان علت تجمع در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوين را بی خبری از بستگان در بند شان يا بلاتکليفی آن ها اعلام کردند.

پدر يکی از بازداشت شدگان که پسر ۲۱ ساله اش در جريان اعتراضات ۱۸ تيرماه بازداشت شده و در بلاتکليفی همچنان زندانی است به شبکه جنبش راه سبز گفت«درحالی که مقامات رسمی و حتی فرمانده نيروی انتظامی در تلويزيون بر فجايع داخل بازداشتگاه کهريزک صحه گذاشت مقامات بايد به خانواده بازداشت شدگان جوابگو باشند. »
وی همچنين گفت « مسئوليت جان فرزند من و ساير بازداشت شدگان با کسانی است که اينها را به زور و به خاطر اعتراض مسالمت آميز دستگير کردند.ولی مسئولان دادگاه انقلاب و زندان اوين حتی حاضر نيستند به خودشان زحمت بدهند و اسامی و محل دقيق بازداشت فرزندان ما را به ما و ساير خانواده ها اعلام کنند.»
روزنامه اعتماد نيز در خبر کوتاهی از تجمع خانواده بازداشت شدگان در مقابل دادگاه انقلاب گزارش داد که خانوادهای تجمع کننده «خواستار تعيين تکليف زندانيان» بودند اما اغلب تجمع کنندگان در نهايت موفق نشدند خبری از زندانيان و اتهام آن ها کسب کنند.
دادگاه انقلاب روز يک شنبه پس از دو روز تجمع گسترده خانوادهای نگران و اعتراض آنها به بلاتکيلفی بستگان شان تنها حاضر شد اسامی ۲۸ نفر از بازداشت شدگان را اعلام کند که برای آزادی برخی از آن ها قرار کفالت ۱۰ ميليون تومانی و برای برخی ديگر قرار وثيقه صادر کرده است.

برای اعلام همبستگی با روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب دربند:

در اختتامیه جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌های استان اصفهان پنج تن از روزنامه‌نگاران برگزیده جشنواره هنگام دریافت جایزه با نماد سبز به روی سن آمدند.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در حالی‌که ده‌ها روزنامه‌نگار و خبرنگار به جرم حمایت از میرحسین موسوی روزهاست که در زندان به سر می‌برند و ده‌ها اتهام متوجه آنها شده است، خبرنگاران و روزنامه‌نگاران اصفهان با نشان دادن نماد سبز به دوربین‌های عکاسان، مسئولان استان اصفهان و معاون وزیر ارشاد، همبستگی خود را با روزنامه‌نگاران دربند و حامیان میرحسین موسوی اعلام کردند.
این روزنامه‌نگاران هر کدام یا مچ‌بند سبز و یا تسبیح سبز به همراه داشتند و یا اینکه لباس سبز بر تن داشتند برای دریافت جایزه به روی سن رفتند.
اما در این بین حرکت یکی از روزنامه‌نگاران با استقبال گسترده حاضران در سالن مواجه شد.
هنگامی که مجری نام این روزنامه‌نگار را خواند، او در حال حرکت به سمت سن، قصد داشت تا نوار سبزرنگی را به دست خود ببندد، اما بلافاصله حراست مانع از این‌کار شد، با این‌حال این روزنامه‌نگار نوار سبز رنگ را بعد از دریافت جایزه بالا برد و دستان خود را به علامت پیروزی نشان داد.
با این حرکت حاضران در سالن که اکثر آنها را خبرنگاران و روزنامه‌نگاران استان اصفهان تشکیل می‌دادند به شدت به تشویق این روزنامه‌نگار پرداختند و تشویق‌های ممتد تا دقایقی ادامه داشت.
این حرکت، مسئولان دولتی را شوکه کرد و مجری برنامه نیز تلاش کرد تا با اظهاراتی سخیف به میرحسین موسوی اهانت کند که اظهارات این مجری صدا و سیما با تشویق بیشتر حاضران همراه شد.

گفتنی است،از روز گذشته رسانه‌ها و محافل تندروی مدعی اصولگرایی در حال پرونده‌سازی برای این روزنامه‌نگاران هستند و به شدت خواهان برخورد با آنها هستند.

ديدار خانواده تاج‌زاده با اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس

همسر مصطفي تاج‌زاده از ديدار عصر امروز خود با اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ديدار خبر داد.
فخرالسادات محتشمي‌پور در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا با اظهار بي‌اطلاعي از وضعيت همسرش گفت: تنها خبري كه در اين باره شنيده‌ايم، حضور وي در بازداشتگاهي متعلق به سپاه پاسداران است.
وي در پاسخ به سوالي مبني بر آخرين پيگيري‌هايش در خصوص وضعيت تاج‌زاده گفت: عصر امروز همراه با خانواده براي پيگيري وضعيت تاج‌زاده با اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ديداري خواهيم داشت.

خبرهایی از اوین – اعترافات تواب 20 سال پیش

شنیده شده یکی از این کسانی که روز شنبه در دادگاه به ارتباط با افرادی در خاک عراق اعتراف کرده و به رابطه با فرقه رجوی متهم شده، اساسا در زمان ناآرامی‌های پس از انتخابات، در تهران حضور نداشته است.

به گزارش موج سبز آزادی، این فرد که از ساکنان خیابان چهار مردان قم است، 20 سال پیش در زندان تواب می‌شود و گروه رجوی را نیز رها می‌کند و به زندگی خود مشغول می‌شود. اما کودتاچیان پس از بیست سال، بار دیگر او را دستگیر کرده‌اند تا در دادگاه در کنار اصلاح طلبان بنشانند و در شرایطی که هیچ‌یک از چهره‌های اصلاح طلب در این دادگاه حاضر به اعتراف نشده‌اند، از این تواب سابق اعتراف بگیرند.

دو طرح برای کهریزک

نطق شجاعانه یک نماینده اصلاح طلب: سوگند می‌خورم به مرام پرندگان، در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست

امروز یک عضو فراکسیون خط امام مجلس در یکی از صریح‌ترین نطق‌های ایراد شده در مجلس بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری، با طرح سئوالاتی در خصوص حوادث بعد از انتخابات و نیز قرائت این بیت که «پرسشی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس، توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟» خواستار رسیدگی به تخلفات مسئولان در این حوادث شد.

به گزارش «پارلمان‌نیوز»، نصرالله ترابی قهفرخی با تبریک میلاد فرخنده حضرت مهدی (عج) گفت:« چرا مهدی جان نمی‌آیی تا ببینی برخی كه امام(ره) و انقلاب را مانع ظهورت می‌دانستند، امروز انقلابی شده و مقربین امام(ره) را هم درخط امام(ره) نمی‌دانند.»

نماینده مردم شهركرد در مجلس، با بیان این‌كه چرا مجلس نتوانسته است در راس امور باشد و به عنوان قوای عاقل نظام، بعضا دچار احساسات می‌شود و از دوراندیشی باز می‌ماند، تصریح كرد:« چرا قدرت تحمل نظر مخالف در مجلس كم و حقوق اقلیت در شأن مجلس شورای اسلامی رعایت نمی‌شود؟ چرا امكانات لازم برای ایفای صحیح وظایف نمایندگی فراهم نمی‌شود و در طراحی جا و مكان مجلس این همه سعی و خطا می‌شود؟»

وی گفت:« چرا نقش نظارتی مجلس كم‌رنگ است و معاونین امور مجلس وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها تنها در حد یادداشت مشكلات و نه حل آنها، در مجلس حضور می‌یابند؟»

عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس ادامه داد:«چرا در کشور ما باید زندان غیر مجاز باشد و با بدعت‌گذاران چه برخوردی شده است؟ چرا باید افرادی که قبل از انقلاب زندانی سیاسی بوده‌اند، بعد از انقلاب در پست‌های کلیدی حضور داشتند و همواره جزء علاقه‌مندان به نظام جمهوری اسلامی بوده‌اند، به خاطر تفکرشان و انتخابشان امروز در زندان باشند؟»

ترابی تصریح کرد:«چرا به آسیب‌های برگزاری انتخابات یکدست توسط یک گروه با یک سلیقه و استفاده از امکانات دولتی رسیدگی نمی‌شود و در هر انتخابات مردم و نظام باید هزینه آن‌را پرداخت نمایند، چرا باید نهادی فراگیر و ملی را در حد یک تشکل سیاسی بی‌نام و حامی یک گره یا یک نفر تنزل دهیم؟»

نماینده اصلاح‌طلب مجلس هشتم، همچنین اظهار داشت:«چرا رییس شورای امنیت ملی به جای نظارت بر دستگاه‌های تحت امر و دستور به عمل با رافت اسلامی در رفتار و برخورد با مردم، توپ را به میدان قوه قضائیه می‌اندازد؟»

وی با اشاره به برخوردهای صورت گرفته و هتک حرمت‌ مردم و فعالان سیاسی بعد از انتخابات ریاست جمهوری این شعر را قرائت کرد که «بی‌حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست، باور کنید پاسخ آینه سنگ نیست.»

نماینده مردم شهرکرد در مجلس در بخش دیگری از نطق خود گفت:«چرا باید گره بی‌تدبیری و کج اندیشی مسئولین از سرمایه رهبر انقلاب که متعلق به همه مردم است باز شود؟ چرا عزل و نصب‌ها بر اساس شایسته‌سالاری انجام نمی‌شود، چرا مجلس از آسیب‌دیدگان و مظلومین حوادث اخیر در جلسه غیرعلنی دعوت بعمل نمی‌آورد تا حرف‌های آنها را هم بشنود و همیشه فقط از مسئولین دعوت می‌شود و سرانجام کار نیز ابتر می‌ماند، مانند حادثه 18 تیر آن سال و 25 خرداد امسال دانشگاه تهران.»

عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس سپس با قرائت این بیت که «پرسشی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس، توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟»، تصریح کرد:«چرا مسئولین به جای آنکه شنوندگان خوبی باشند گویندگان خوبی هستند؟ چرا مسایل ملی و عمومی را در حد تسویه حساب‌های فردی و انتخاباتی تنزل می‌دهند؟چرا در نظام جمهوری اسلامی برخی اجازه دارند افرادی نظیر حجاریا‌ن‌ها و روح الامینی‌ها را زندانی کنند، معلول کنند،بکشند و پاسخگو نباشند؟»

وی با ابراز تاسف از حوادث تلخ بعد از انتخابات و کشته‌شدن برخی بازداشت‌شدگان در زندان، این شعر را خواند که «سوگند می‌خورم به مرام پرندگان، در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست»

عضو كمیسیون اجتماعی مجلس در ادامه با انتقاد از اینكه «چرا به اعتماد مردم به عنوان بالاترین سرمایه‌ اجتماعی توجه نمی‌شود؟»، گفت:« سال‌ها طول كشیده و سرمایه‌ها صرف شده تا امثال موسوی‌ها، هاشمی‌ها، خاتمی‌ها، كروبی‌ها، رضایی‌ها، ناطق‌ها و سایرین تربیت شوند و سرمایه‌هایمان را باید پاس بداریم.»

وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت:«چرا به مشكل اشتغال كه گریبانگیر تمام خانواده‌هاست اهمیت جدی داده نمی‌شود؟ آیا حتما باید مشكل امنیتی شود تا توجه نمایید؟»

ترابی خاطرنشان كرد:« چرا به قاعده‌مند نمودن استخدام در اداره‌های دولتی چه رسمی، چه قراردادی و چه شركتی توجه نمی‌شود؟ چرا در حالی كه بسیاری از مردم كشورمان فقیر و دارای مشكل هستند، هزینه‌های غیرضرور انجام می‌شود و یا به سایر كشورها كمك می‌شود.»

عضو كمیسیون اجتماعی مجلس، با اشاره به این‌كه چرا در استان چهارمحال و بختیاری سرانه درآمد ملی نصف میانگین كشور است؟ گفت:«عدالت كجاست؟ چرا 10 درصد از آب كشور در چهارمحال و بختیاری تولید می‌شود اما شهرها و روستاها آب آشامیدنی ندارند و از 11 دشت استان، 10 دشت آن ممنوعه است؟ آب در كوزه و ما تشنه لبان می‌گردیم.»

وی با بیان این‌كه چرا بعد از گذشت چهار سال و دو سفر استانی، پروژه‌هایی مانند راه‌آهن، پالایشگاه، پتروشیمی جاده خوزستان اجرایی نشده‌اند، افزود:« چرا عزل و نصب‌ها در استان بر اساس شایسته‌سالاری انجام نمی‌شود؟ چرا هر روز در كشور؛ استان، شهرستان و بخش ایجاد می‌شود ولی به خواسته به حق مردم بخش‌های مختلف در استان در ارتقاء تقسیمات كشوری توجهی نمی‌شود؟»

بیانیه مجاهدین انقلاب: به مبارزه و دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام ادامه می‌دهیم

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران در خصوص دومین جلسه محاكمه غيرقانوني معترضان به نتايج انتخابات اخير بیانیه‌ای صادر کرد. متن کامل این بیانیه را بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت شریف ایران

دومین جلسه همایشی که برآن نام دادگاه متهمان کودتای مخملی نهاده اند، روز گذشته برگزار شد. در این جلسه برخلاف انتظار همگان از متهمان سرشناس جلسه قبل خبری نبود و تعدادی دیگر از اصلاح طلبان و فعالان ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و جبهه مشارکت ایران اسلامی در کنار چند متهم به رابطه با سلطنت طلبان و سازمان منافقین و کارکنان سفارت خانه های خارجی نشانده شدند. در این همایش سیاسی بیانیه شماره دو تحت عنوان قسمت دوم کیفرخواست عمومی که در قوانین و عرف قضایی کشور سابقه ندارد، قرائت شد و طی آن همانند ادعانامه عمومی شماره یک، تحلیلی کاملاً مشابه افراطی ترین باندهای کشور قرائت شد.

ملت ایران پیش از این نیز شاهد برگزاری دادگاه هایی با گرایش سیاسی به نفع یک جریان خاص سیاسی بوده است اما بدون شک دادگاهی که نحوه تشکیل جلسات و اظهارات و حتی در گزینش و چینش متهمان چنان تابع گرایشات حاد سیاسی و جناحی برگزار کنندگان باشد که آنان را از رعایت بدیهی ترین موازین حقوقی غافل سازد، در تاریخ قضای ایران بی سابقه بوده است. در این شوی تأسف بار، اعضای تشکل های سیاسی رسمی و شناخته شده کشور که به اعتراف خود آقایان آن قدر در جامعه نفوذ و محبوبیت داشته اند، که توانسته اند در جلب حداقل 13 میلیون رأی برای کاندیدای خود نقش مؤثری ایفا کنند، در کنار متهمان به عضویت در گروه های سلطنت طلب و منافقین قرار داده شده اند تا به خیال خود افکار عمومی را به یکی بودن ماهیت متهمان قانع ساخته و زمینه های ذهنی و اجتماعی برخورد با مهم ترین و پر طرفدارترین احزاب کشور را فراهم آورند.

گرایش حاد سیاسی و عطش قدرت به برگزار کنندگان دادگاه اجازه نمی دهد این حقیقت را درک کنند که با قرار دادن کسانی که تمام سالهای دفاع مقدس را در جبهه های جنگ تحمیلی برای دفاع از کیان کشور و نظام گذرانده اند، و کسانی که سال های عمر خود را قبل و بعد از انقلاب صرف مبارزه برای آزادی و اعتلای این کشور کرده اند، در کنار متهمان به وابستگی به سلطنت طلبان و منافقان، بیش و پیش از هرچیز سند رسوایی ترتیب دهندگان این نمایش رسوا است و نشان می دهد که هدف اصلی این جماعت، کودتا علیه انقلاب و نظام و انتقام کشیدن از مبارزان و مجاهدان راه استقلال و آزادی و سربلندی این ملت بزرگ است. آنان با محاکمه فعالان ستاد میرحسین موسوی به اتهام براندازی، در واقع به جامعه پیام می دهند که هر تلاشی برای برگزاری انتخاباتی پر شور، مردمی، آزاد و قانونی را اقدامی علیه امنیت ملی و تلاشی برای براندازی تلقی می کنند. آنان با این اقدام عملاً به مردم می گویند که نظام را معادل خود می دانند و هر اقدامی در جهت کاهش قدرت و موقعیت خود را اقدام علیه نظام تلقی نموده با آن قاطعانه برخورد می کنند.

به راستی چه کسی گمان می کرد سرداران و جانبازان جنگ تحمیلی و مبارزان و مجاهدان سال های انقلاب، به جرم دفاع جمهوریت و اسلامیت نظام، روزی در کنار سلطنت طلبان و منافقان محاکمه شوند؟ و چه کسی تصور می کرد دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام و مقاومت در برابر جریان های اقتدار گرای استحاله طلب، روزی هم عرض طرفداری از سلطنت طلبان و منافقان تلقی می شود؟

چه کسی باور می کرد که روزی فراخواهد رسید که بیت شریف امام و نزدیک ترین و عزیزترین یاران امام، توسط کسانی که غالباًً مورد عتاب و انتقاد امام بودند، به حاشیه رانده شده و یا به همکاری و یا همراهی با بیگانه متهم شوند؟

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران برگزاری نمایش اسفبار محاکمه مجاهدان و مبارزان جبهه های انقلاب اسلامی و جنگ تحملی و اصلاح طلبان امروز را نماد گویا و واضحی از روند استحاله و تغییر ماهیت نظام تلقی کرده و با تمام توان خود در کنار شخصیت های نامدار انقلاب و نظام و مراجع آگاه و عالمان راستین دین و نیروهای سیاسی اصلاح طلب و همراه با ملت بزرگ و آگاه ایران علیه کودتا گران، به مبارزه برای دفاع از اصالت ها و ماهیت اسلامی و مردمسالار نظام ادامه خواهد داد.


سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
88/5/18

تقوی:آیت الله هاشمی خطیب این جمعه نیست

آینده نیوز منتشرکرد : حجة الاسلام تقوي گفت: آيت‌الله هاشمي رفسنجاني براي جلوگيري از هر گونه سوء استفاده‌هاي سياسي و غير قابل قبول از جايگاه نماز جمعه ، خطيب جمعه اين هفته تهران نيست.
حجة الاسلام والمسلمين سيد رضا تقوي رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه كشور در گفتگو با فارس با اشاره به انتشار اخباري مبني بر حضور آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه اين هفته تهران، گفت: ايشان براي جلوگيري از هر گونه سوء استفاده‌هاي سياسي و غير قابل قبول از جايگاه نماز جمعه در نماز جمعه شركت نمي‌كنند.
وي با بيان اينكه نماز جمعه بعنوان يك امر سياسي عبادي هميشه از منزلت خاصي در افكار عمومي و عامه‌ متدينين برخوردار بوده و هست لذا حفظ اين منزلت بر همه ما لازم و واجب است، افزود: طبعا همه موظفيم با تدبير و هوشمندي همه زمينه‌ها و بستر‌هايي را كه اين جايگاهي رفيع و معتمد در نظام اسلامي را مورد تعرض قرار مي‌دهد از بين برده و اجازه شكل گيري آن‌ها را ندهيم خصوصا اينكه نماز جمعه ميعاد حضور همه‌ علاقمندان به نظام اسلامي با همه سليقه‌ها و گرايش‌هاي مختلف مي‌باشد.
رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه كشور با اشاره به اينكه همه مايلند در محيطي معنوي و دور از هياهوهاي شبهه برانگيز سياسي با آرامش خاطر در اين مراسم عبادي سياسي شركت كنند، افزود: لذا با اينكه بر اساس ترتيب معمول، نماز جمعه اين هفته بايد به وسيله حضرت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني اقامه مي‌شد خبر دار شديم كه ايشان براي جلوگيري از هر گونه سوء استفاده‌هاي سياسي و غير متعارف و غير قابل قبول از اين جايگاه منيع ترجيح دادند و تصميم گرفته‌اند اقامه‌ نماز جمعه توسط يكي ديگر از حضرات آقايان ائمه جمعه موقت تهران برگزار شود تا فضاي صميمي و روحاني اين عمل سياسي و عبادي به آنچه كه نبايد آلوده نشود.

پاسخ سانسور نشده‌ی علی مطهری به کیهان:

توضیح: نظر به اینکه روزنامه کیهان از درج متن کامل پاسخ اینجانب به مقاله «آقای علی مطهری بخواند» خودداری و تنها یک چهارم آن را در روز دوشنبه 88/5/19 درج نمود و سپس اتهاماتی به این جانب وارد کرد که علاوه بر هویدا بودن نشانه‌های خامی و کم سوادی از آن ـ مانند این که قیاس در منطق را بی پایه ترین نوع استدلال دانسته است ـ که پاسخ آنها در بخش چاپ نشده مقاله اینجانب موجود بود، لذا متن کامل پاسخ خود را در اختیار آن رسانه محترم قرار می‌دهم تا ظلم کیهان که با همه منتقدان به همین شیوه رفتار می‌کند، بر مردم شریف ایران به ویژه بسیجیان عزیز آشکارتر ‌شود.

متن کامل پاسخ سانسور نشده علی مطهری به کیهان

آقای حسین شریعتمداری بخواند

در شماره پنجشنبه 15/5/88 روزنامه کیهان مقاله‌ای تحت عنوان «آقای علی مطهری بخواند» به نام آقای محمد امینی درج شده بود که چون شامل توجیه شرعی و ایدئولوژیک ظلم‌هایی است که در حوادث بعد از انتخابات از طرف نیروهای امنیتی کشور بر مردم روا داشته شد، سکوت درباره آن را جایز ندیدم و البته از اهانت‌هایی که به شخص اینجانب شده بود در می‌گذرم و پاسخ را خطاب به جناب آقای شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان می‌نویسم از آن جهت که با شناختی که از روزنامه کیهان دارم، می‌دانم که این گونه امور در این روزنامه به حکم ماهیت امنیتی آن به شکل پروژه دیده می‌شود که مثلا بناست فلان شخصیت یا فعال سیاسی را خراب کنیم و البته در این راه معمولا هدف وسیله را توجیه می‌کند و هم از آن جهت که سطرسطر این گونه مقالات بلکه همه مقالات سیاسی و اجتماعی که در کیهان درج می‌شود، باید مطابق میل جناب شریعتمداری باشد.

از نظر نگارنده اساسا کیهان اعتقادی به آزادی بیان ندارد و به خاطر کتمان حقایق و بی تفاوتی نسبت به ناراستی‌های حکومت، آن هم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خیرخواه انقلاب اسلامی به شمار می‌رود و دوستیهای آن با انقلاب و ولایت فقیه از قبیل دوستی‌های خاله خرسه است که معمولا ضرر آن از نفع آن، دافعه آن از جاذبه آن و دشمن سازی آن از دوست سازی آن بیشتر است.

برای نمونه، آیا در روزهای اخیر، کیهان به طور جدی درباره قتل ناجوانمردانه چند جوان در بازداشتگاه‌ها و لزوم معرفی و مجازات عاملان آن خبر یا مطلبی درج کرده است؟ هرچند برای پاسخ به نظرات اینجانب مجبور شده است اشاره ای به این موضوع بکند. همین مقدار هم نسبت به کیهان قابل تقدیر است، شاید هم از دست آقای شریعتمداری در رفته است.

از همین جا پاسخ اینجانب به این پرسش که چرا برخی مقاله‌هایم در روزنامه اعتماد ملی و مانند آن چاپ می‌شود روشن می‌شود و آن این است که اساسا کیهان و برخی روزنامه‌های دیگری که خود را اصولگرا نامیده‌اند، مقالات امثال اینجانب را که به دردهای جامعه می‌پردازد و با مذاق توجیه‌گر آنها سازگار نیست درج نمی‌کنند، چنان که کیهان بارها مقالات اینجانب را پس فرستاده است. زبان حال کیهان این است که ما مقالات شما را چاپ نمی‌کنیم، شما هم حق ندارید به روزنامه‌های دیگر بدهید و اگر دادید ما در ستون «کیهان و خوانندگان» از قول مردم! انتقاد می‌کنیم.

اما درباره مقاله مذکور، نویسنده محترم استدلال خود را بر چند پایه قرار داده است: اول این که همان طور که علی ـ علیه السلام ـ «حق مطلق» و معاویه «باطل مطلق» بود، در ماجرای اخیر نیز یک طرف حق مطلق و طرف دیگر باطل مطلق است. بطلان این سخن آشکار است. دو طرف ماجرای اخیر حق و باطل را ممزوج کرده اند؛ گرچه کفه حق در یک طرف و کفه باطل در طرف دیگر برکفه مقابلش می‌چربد. حمایت ولی فقیه از یک طرف این ماجرا دلیل بر این نیست که آن طرف حق مطلق است و طرف دیگر باطل مطلق. مثلا همان طور که آقای موسوی با اصرار بر مسأله تقلب، مردم را تشویق به حضور در خیابان‌ها کرد و زمینه آشوب‌ها را فراهم نمود، آقای احمدی نژاد نیز با نحوه خاص مناظره خود با آقای موسوی و اتهام زنی به افراد غایب در آن جلسه، آغازکننده این ماجرا و عامل اصلی پدید آمدن فضای احساسی و هیجانی و تنگ شدن فضای عقل و تدبیر و زمینه‌ساز آشوب‌ها به شکل دیگر بود.

پایه دوم استدلال نویسنده محترم این است که در چنین میدانی که یک طرف، حق مطلق و طرف دیگر باطل مطلق است، اهل حق از هر وسیله می‌توانند استفاده کنند و هر ظلمی در حق اهل باطل رواست. اگر جوانی را که برای تماشای تجمعی آمده یا در آن تجمع شرکت کرده و حداکثر شعار داده، گرفتند و به بازداشتگاه کهریزک بردند و پس از دو هفته جنازه او را در حالی که آثار ضرب و شتم روی آن باقی است و فک او را شکسته‌اند، تحویل خانواده‌اش دادند؛ خانواده‌ای که در این دو هفته از هر گونه اطلاع رسانی درباره فرزندش محروم بوده، مسأله مهمی نیست، بلکه حقش بوده چون اهل باطل بوده است!

پایه سوم استدلال نویسنده آن مقاله این است که مسئولیت وارد آمدن صدمه جسمی و حتی قتل این گونه افراد به عهده رهبران گروه باطل است که اینها را به میدان آورده‌اند؛ گرچه اهل حق از بدترین روش‌های غیرمجاز استفاده کرده باشند. سخن معاویه در جنگ صفین که پس از شهادت عمار یاسر و سخت شدن کار بر او (چون پیامبر (ص) درباره عمار فرموده بود تو را گروه سرکش خواهند کشت) گفت، عمار را علی کشت که او را به این جنگ آورد. این سخن از نظر نویسنده آن مقاله در صورتی که معاویه اهل حق بود و علی ـ علیه السلام ـ اهل باطل. درست بود، مهم این است که در گروه اهل حقیم یا اهل باطل.

بطلان این مطلب نیز بدیهی و آشکار است. اساسا اهل حق یا باطل بودن در این مسأله دخالتی ندارد، سخن در این است که عمار یاسر مستقیم به دست چه گروهی کشته شد، لشکر معاویه یا لشکر علی؟ در ماجرای امروز ما نیز سخن در این است که افرادی مانند محسن روح الامینی و محمد کامرانی که در اثر رفتار خشونت بار در بازداشتگاهها به قتل رسیده اند مستقیما توسط چه گروهی شکنجه و کشته شده اند و این ظلم بزرگ متوجه کدام گروه است؟ اگر این افراد به تشویق آقای موسوی به خیابان آمده باشند، در واقع آقای موسوی اینها را سالم به بازداشتگاه تحویل داده است، چرا خانواده آنها باید جنازه شان را تحویل بگیرند؟! اگر توجیهات نویسنده مقاله را بپذیریم، اصلا مردم در هیچ مسأله‌ای حق اعتراض ندارند و اگر اعتراض کنند می‌توان با آنها به هر نحوی برخورد کرد و حتی آنها را کشت زیرا آنها اهل باطلند و ما اهل حق!

ممکن است گفته شود در یک بحران اجتماعی این گونه حوادث که به دست مأموران خاطی پدید می‌آید، طبیعی است. در پاسخ می‌گوییم: بله، ما هم قبول داریم که گاهی به دست مأموران خودسر چنین حوادثی پدید می‌آید، همچنان که در جریان فتح مکه به دست مسلمین، پیامبر اکرم (ص) اصرار داشتند که این کار بدون درگیری و خونریزی انجام شود اما خالد بن ولید، یکی از فرماندهان سپاه اسلام، در گوشه‌ای از مکه به خاطر دشمنی‌های شخصی یک درگیری ایجاد کرد و هشت نفر را کشت، اما مهم این است که پس از چنین حوادثی وظیفه ما چیست؟

آیا باید مانند روزنامه کیهان به بهانه حفظ نظام این حوادث را کتمان کنیم که گویی اتفاقی نیفتاده است، یا باید مانند پیغمبر اسلام عذر تقصیر به درگاه خدا ببریم و از این کار تبری بجوییم و خسارات وارده به مردم را جبران کرده و مجرم را مجازات کنیم، همچنان که رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی فرمودند کسانی به نام رهبری وارد کوی دانشگاه شدند و کارهایی کردند که دل انسان را خون می‌کند و در جای دیگر دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و مانند آن و به تازگی دستور حمایت از آسیب دیدگان و مجازات آسیب زنندگان را صادر نمودند.

اما متأسفانه مسئولان مربوط، این دستورات را جدی نمی‌گیرند، زیرا تفکرشان مانند نویسنده مقاله کیهان این است که با معترضین به روند انتخابات اخیر چون اهل باطلند، هر گونه‌ای که بخواهیم می‌توان رفتار کرد و دستورات رهبری صوری است، در حالی که همان طور که رهبر انقلاب خوب تشخیص داده‌اند، تنها راه فروکش کردن این بحران این است که مقصران دو طرف ماجرا مجازات شوند. لذا علاوه بر رسیدگی به اتهامات محرکان این حوادث، باید مأموران و فرماندهانی که مرتکب این فجایع شده‌اند با نام و نام خانوادگی و عکس در صدا و سیما و روزنامه‌ها معرفی شوند و مجازات آنها که از سوی دادگاه تعیین می‌شود اعلام گردد و ترتیبی اتخاذ شود که مردم مطمئن شوند که این مجازات‌ها انجام می‌شود نه مانند داستان قتل‌های زنجیره‌ای و قتل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب که معلوم نشد کار قاتلان و خاطیان به کجا انجامید.

نکته دیگر اینکه نویسنده مقاله کیهان به اینجانب اعتراض کرده است که چرا به شهادت 9 تن از بسیجی‌ها و مظلومیت آنها توجه ندارید. پاسخ این است که رذالت آن گروه اندک که اعتراض آرام را تبدیل به اغتشاش کردند و به اموال عمومی آسیب رساندند و بسیجیان نورانی ما را به شهادت رساندند، امری بدیهی است و مورد اختلاف نیست. به علاوه این بسیجیان شهید که اکنون ما در پرتو فداکاری آنها و همرزمانشان در آسایشیم و مقاله می‌نویسیم و خانواده‌های آنها، حامی و پشتیبانی به نام نظام جمهوری اسلامی دارند و نیازی به حمایت امثال بنده ندارند.

ما از مقتولان و مظلومانی سخن می‌گوییم که حامی ندارند و عده‌ای می‌خواهند قتل و ظلم به آنها را به نام حفظ نظام و اهل باطل بودن توجیه کنند. اینجاست که سکوت جایز نیست و سخن علی ـ علیه السلام ـ به یاد می‌آید که وقتی به اوخبر رسید که لشکر معاویه به شهر انبار تعرض کرده و خلخالی را از پای یک زن یهودی و اهل ذمَه که تحت حمایت حکومت اسلامی است بیرون آورده‌اند فرمود: اگر یک مسلمان پس از شنیدن این واقعه از غصه بمیرد، از نظر من مورد ملامت نیست. اگر ما شیعه علی هستیم چگونه می‌توانیم درباره جنایات اخیر ساکت بمانیم؟! اگر از غصه بمیریم مورد ملامت نیستیم.

از اینها گذشته، ما می‌توانستیم این بحران را به گونه‌ای مدیریت کنیم که بسیاری از این شهادت‌ها و قتل‌ها و آسیب‌ها اتفاق نیفتد. می‌توانستیم آن هیجان عظیم معترضان را که به دنبال تبلیغات انتخاباتی و خصوصا مناظرات نامناسب و گاه ناجوانمردانه به اوج خود رسیده بود، با دادن چند مجوز تجمع و ادامه مناظرات درباره روند انتخابات در صدا و سیما به تدریج فرو بنشانیم و با مردم عادی که مسأله‌دار و دچار شبهه شده بودند و واقعا فکر می‌کردند که در انتخابات تقلب شده با احترام برخورد کنیم، آنگاه می‌دیدیم که مهار این بحران به دلیل رشد اجتماعی و هوش بالای مردم ما کار چندان مشکلی هم نبوده است.

شما به سکوت در برابر به خاک افتادن «بسیجی» معترضید، ولی ما علاوه بر آن، به بر خاک افکندن «بسیج» به خاطر رو در رو قرار دادن آن با مردم عادی معترضیم.

به خاطر داریم که چند سال پیش در سالگرد حادثه 18 تیر در حوالی دانشگاه تهران و کوی دانشگاه به مدت پنج شب گروهی از مردم در خیابان‌ها شعار می‌دادند و خودروها بوق می‌زدند و تجمعاتی برپا بود، اما در این پنج شب حتی یک قطره خون از بینی کسی نیامد، زیرا مدیریت آن بحران به عهده فرد عاقلی به نام قالیباف فرمانده وقت نیروی انتظامی بود. اما وقتی ما مدیریت بحران اخیر را به دست افرادی مانند طائب می‌دهیم که با باتوم بیشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود. اگر مدیریت انتظامی این بحران به دست افراد عاقل و باتدبیری چون سرداران قالیباف، طلایی، صفوی و علائی بود آنگاه درمی‌یافتیم که مدیریت بحران یعنی چه.

نکته آخر اینکه نویسنده مقاله کیهان اینجانب را به پیروی از روش شهید آیت‌الله مطهری توصیه کرده است. این توصیه ناشی از شناخت ناقص ایشان از آن متفکر شهید است. آن بزرگوار در همان دو ماهی که پس از پیروزی انقلاب در قید حیات بود روی این گونه مسائل بسیار حساس بود. به خاطر دارم زمانی که سران رژیم گذشته را محاکمه و مجازات می‌کردند ایشان به عنوان نزدیکترین یار امام خمینی (ره) و رئیس شورای انقلاب، با آقای خلخالی تماس گرفتند و او را مورد عتاب قرار دادند که چرا با بازداشت شدگان بدرفتاری شده است و ما حق هیچ گونه تعرضی به آنها را نداریم، مجازات آنها همان است که دادگاه تعیین می‌کند.

به هر حال، در شرایط حساس امروز همه باید تلاش کنیم کشور را به سوی آرامش و کار و تلاش و تولید سوق دهیم.

کلام خود را با سخنی از امیر المؤمنین (ع) خطاب به مالک اشتر پایان می‌دهم:

«از خونريزى بپرهيز، و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق عذاب الهى را نزديك و مجازات را بزرگ نمى‏كند و نابودى نعمت‏ها را سرعت نمى‏بخشد و زوال حكومت را نزديك نمى‏گرداند، و روز قيامت خداى سبحان قبل از رسيدگى اعمال بندگان، نسبت به خون‏هاى ناحق ريخته شده داورى خواهد كرد، پس با ريختن خونى حرام، حكومت خود را تقويت مكن، زيرا خون ناحق، پايه‏هاى حكومت را سست مى‏كند و بنياد آن را بركنده به ديگرى منتقل می‌سازد»

تکذیب پیام تبریک آیت‌الله مکارم به احمدی‌نژاد

انتشار پیام تبریک آیت‌الله مکارم شیرازی از سوی دفتر معظم‌له تکذیب شد.
یکی از مسئولین دفتر آیت‌الله مکارم در گفت‌وگو با خبر اعلام کرد: «هیچ پیام تبریکی توسط آیت‌الله مکارم‌شیرازی صادر نشده و ایشان این دروغ‌پردازی‌ها را در جهت ایجاد تفرقه می‌دانند». یکی از اعضای دفتر این مرجع تشیع که خواست نامی از او ذکر نشود با اعلام این خبر اظهار داشت:« آیت‌الله مکارم این روزها در مشهد هستند و تا شروع ماه مبارک رمضان آنجا می‌مانند». او در پاسخ به خبرنگار خبر که از آنچه آیت‌الله مکارم را از صدور پیام تبریک باز می‌دارد پرسیدگفت: اجازه بدهید وارد این مسائل نشویم.
روز گذشته خبر پیام تبریک آیت‌الله مکارم‌شیرازی خطاب به احمدی‌نژاد منتشر شد و عکس متن این پیام با لوگوی سایت پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله مکارم‌شیرازی هم در صفحات اینترنت در اختیار کاربران قرار گرفت. در حالی که این پیام بر خروجی این پایگاه موجود نبود.

موضع‌گیری‌های اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره کشتارگاه کهریزک

محمد‌مهدي شهرياري، عضو كميسيون امنيت‌ملي و سياست خارجي مجلس: در اتفاقات تاسف‌بار بازداشتگاه كهريزك قوه‌قضائيه، شوراي امنيت‌ و نيروي انتظامي به يك اندازه مقصر هستند. آن هم در شرايطي كه مسوولان قوه‌قضائيه در تمام اظهارنظرهاي چند روز اخير خود بارها تاكيد داشته‌اند كه تمام بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها زير نظر سازمان زندان‌ها اداره مي‌شوند و در چنين شرايطي بايد ديد چرا سازمان زندان‌ها و قوه‌قضائيه در مقابل اهمال‌كاري نيروي انتظامي سكوت كرده‌اند؟ زيرا هر بازداشتگاهي بايد از استانداردهاي لازم برخوردار باشد و برخوردهايي در چارچوب قانون با زندانيان صورت بگيرد. حتي اگر اين بازداشتگاه براي نگهداري اراذل و اوباش ساخته شده باشد كه البته مطرح كردن اين بحث عذر بدتر از گناه است. از سوي ديگر بايد با كساني كه قانون را براساس سلايق شخصي خود قابل اجرا تشخيص مي‌دهند نيز به‌شدت برخورد شود و سپس با به‌كار بردن تدابير درست سازمان از رشد چنين خودسري‌هايي جلوگيري شود.
مهدي سنايي، عضو كميسيون امنيت‌ملي و سياست خارجي مجلس: در گزارش‌هايي كه از بازداشتگاه تعطيل‌شده كهريزك منتشر شده است، به نظر بيش از هرچيز ناديده گرفتن قانون‌اساسي و برخوردهاي دور از شأن كشور ما صورت گرفته، در نتيجه اين اخبار نيز افكارعمومي و اعتماد ملت به شدت خدشه‌دار شده‌اند و بايد طبق فرمايش رهبري با خاطيان اين بازداشتگاه برخورد جدي و شديدي صورت بگيرد. از سوي ديگر افكارعمومي انتظار دارند كه با عنايت ويژه قوه‌قضائيه يك كميته ويژه تخلفات و آسيب‌هايي را كه به مردم در اين بازداشتگاه وارد شده است را بايد با جديت پيگيري كند. همچنين لازم است كه اين افراد در دادگاهي علني محاكمه شوند و حتي رسانه‌ملي نيز به شكل كامل دادگاه اين افراد را پوشش بدهد. افزون بر اين قوه‌قضائيه بايد شرايطي را فراهم كند تا تمام خانواده‌هاي قربانيان اين بازداشتگاه و همچنين آسيب‌ديدگان اين محيط بتوانند به حقوق حقه خود برسند.
سيد احمد آوايي، عضو كميسيون امنيت‌ملي و سياست خارجي مجلس: به نظر مي‌رسد كه سازمان زندان‌ها هيچ نظارتي بر نحوه اداره بازداشتگاه كهريزك نداشت و نيروي انتظامي مسوول مستقيم اتفاق‌هاي ناگوار اين بازداشتگاه است. در اتفاقات چند ماه اخير افكارعمومي تا اندازه زيادي دچار بي‌اعتمادي شده است و اميدوارم مسوولان قوه‌قضائيه با عملكرد ضعيف و اشتباه به اين بي‌اعتمادي بيش از پيش دامن نزنند. اميدواريم اين‌بار هم با محاكمه چند سرباز رده‌پايين و مامور بدون مسووليت نخواهند پرونده را مختومه اعلام كنند، زيرا مطرح كردن بحث نيروهاي خودسر را ديگر كسي نمي‌پذيرد و از سوي ديگر چطور مي‌توان باور كرد كه در يك تشكيلات كه مجري نظم است عده‌اي خودسر دست به آزار بازداشت‌شدگان بي‌دفاع بزنند. بنابراين اگر قرار است كه اين محاكمه‌ها نتيجه‌اي داشته باشد، مردم ما بايد شاهد محاكمه دستوردهندگان و مسوولان اصلي اين بازداشتگاه باشند و آنها هم براساس قانون به شديدترين شكل ممكن محاكمه شوند.

منبع: اعتمادملی

برای هاله سحابی/ یادداشتی از پروین بختیارنژاد

پروین بختیارنژاد

هاله عزيز، چند سالي از ايامي که ما نزديک به يک سال روزها و شب‌هاي زيادي را با هم گذرانديم، مي‌گذرد.روزهاي بيم و هراس، روزهاي دلتنگي و نگراني‌هاي بي‌پايان. روزهايي که هر کدام پناه ديگري شده بوديم و ما بوديم و خدا.

تو نيز بي‌صبرانه در جست‌وجوي پدر بودي. در آن جست‌وجو از هيچ تلاشي دريغ نمي‌کردي. همچون کودکي بي‌پناه شده بودي که در هر شرايطي بايد خود را به پدر مي‌رساندي. جست‌وجوي سرسختانه تو همه را متحير کرده بود. به‌راستي کساني که همراه تو بودند چگونه مي‌توانند آن همه احترام، علاقه و تلاشت براي آزادي پدر را از ياد ببرند. هاله عزيز، در همان روزها بود که انگار تو را تازه شناختم و فهميدم که تا چه حد مي‌تواني براي خود هيچ نخواهي.

تا چه حد مي‌تواني گذشت داشته باشي و از هيچ آشفته‌بازاري براي خود نام و نان درست نکني و خود را از هرچه نام و نان است بي‌نياز سازي و تا آنجا پيش روي که ديگري را از اين همه نخواستن،گذشت،متانت و سلامت نفس شرمنده کني و براي هميشه در گوشه ذهنش،همان جايي که وجدان خانه دارد بنشيني تا هر وقت خواست از سلامت رفتار و اخلاق خارج شود، تو را به‌ياد آورد و بيرحمانه با خود درگير شود، يک درگيري سخت و جدي. هاله تو آن روزها معيار يک انسان را بسيار بالا برده بودي،تا جايي که وقتي مي‌خواستم سرم را بالا بگيرم و تو را ببينم، کلاه از سرم مي‌افتاد و من به تو خيره مي‌ماندم. نمي‌داني در آن روزها چقدر سوژه خلوت‌هاي من شده بودي.

شايد باورت نشود که چقدر به تو و اين همه مناعت طبع تو فکر کردم، حسودي کردم و از خدا گلايه کردم که چطور توانستي اين همه پاکي و نيکي را فقط و فقط به ‌هاله بدهي. آيا نمي‌شد قدري از آن همه بزرگواري و دريادلي را در وجود ديگران نيز مي‌چکاندي؟ تا در اين روزهاي بيم و اميد اينچنين مرا با خود درگير نکني؟آيا نمي‌شد؟ البته اين تنها ويژگي تو نبود. ديگر ويژگي‌ات انديشيدن به منافع مردم و منافع ملي بود که انگار با ذات تو، با تک‌تک سلول‌هاي وجودت عجين شده و مي‌دانم که هر کار تو نيز در اين جهت است و لا‌غير. البته اين ديگر ميراث پدري است. اين از آموزه‌هاي بزرگ مردي چون زنده‌ياد يدالله سحابي و نيز پدر و مادري است که عمري را براي منافع مردم اين سرزمين تلاش کردند و تو را با آن درس‌هاي بزرگ پروراندند و اينک نمي‌دانيم که کجايي و در چه حالي؟ کجا بايد تو را جست‌وجو کنيم؟ ولي بدان هر که تو را و محبت‌هاي بي‌دريغت را مي‌شناسد، بي‌صبرانه تو را چشم در راه است.

منبع: اعتمادملی

بهزادیان‌نژاد: ارتباط مسئولان ستاد مهندس موسوی با سفارتخانه‌های خارجی کذب محض است

دکتر قربان بهزادیان‌نژاد، رییس ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در گفت‌وگو با خبرنگار قلم‌نیوز با تکذیب ادعاهای مطرح شده در دادگاه روز شنبه درباره ارتباط این ستاد با یکی از سفارتخانه‌های خارجی گفت: همانطور که پیش از این نیز اعلام شد، از ابتدای تشکیل ستاد، ارائه پاسخ منفی به درخواست‌های ملاقات سفرای کشورهای مختلف با مسوولان ستاد به عنوان یکی از سیاست‌های اصلی مورد تصویب قرار گرفت و تا خاتمه کار ستاد این سیاست به‌طور دقیق به اجرا گذاشته شد.

به گزارش قلم‌نیوز، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، ادعاهای مطرح شده درباره ارتباط این ستاد با سفارتخانه‌های خارجی را قویا تکذیب و تأکید کرد: هیچ یک از مسئولان ستاد مهندس موسوی ارتباطی با سفارتخانه‌های خارجی نداشته اند.
دکتر قربان بهزادیان‌نژاد، رییس ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در گفت‌وگو با خبرنگار قلم‌نیوز با تکذیب ادعاهای مطرح شده در دادگاه دیروز درباره ارتباط این ستاد با یکی از سفارتخانه‌های خارجی گفت: همانطور که پیش از این نیز اعلام شد، از ابتدای تشکیل ستاد، ارائه پاسخ منفی به درخواست‌های ملاقات سفرای کشورهای مختلف با مسوولان ستاد به عنوان یکی از سیاست‌های اصلی مورد تصویب قرار گرفت و تا خاتمه کار ستاد این سیاست به‌طور دقیق به اجرا گذاشته شد.
وی تاکید کرد: همچنین برقراری هرگونه ارتباط با سفارتخانه‌های خارجی از سوی ستاد ممنوع اعلام شد و هیچ یک از مسوولان ستاد ارتباط یا ملاقاتی با سفارتخانه‌های خارجی نداشته‌اند.
دکتر بهزادیان نژاد گفت: اگر به واقع در مورد مداخله بیگانگان در امور کشور حساسیت وجود دارد چرا برای مردم توضیح نمی دهند از سوی چه کسانی، چه تضمینی به انگلستان داده شده است که امروز نسبت به نقض آن واکنش نشان داده می‌شود.

فاطمه السجایا و محمودالخصائل/طنزی از ابراهیم نبوی

ابراهیم نبوی

در راستای اینکه داریم به ماه رمضان نزدیک می‌شویم و هر شب ملت می‌خواهند در همه جا جمع شوند و تکیه بزنند و طبیعتا مهم‌ترین رنگ ماه رمضان سبز می‌باشد و تا صبح هم ملت توی خیابان هستند و وقتی آدم تا صبح توی خیابان باشد، ممکن است اتفاقات زیادی بیفتد، به همین دلیل فعلا سووالات هفته را جهت پاسخ به بهترین گزینه انتخاب کرده و منتظر می‌مانیم ببینیم این جمعه هوا سبز است یا خاکستری. پاسخ‌نامه را برای همسایه پائینی بفرستید و اگر همسایه پائینی ندارید، هر وقت رفتید روی پشت بام این کار را بکنید.
سووال اول: جمله "مطمئن هستم که شما بسلامت از بیماری روشنفکری عبور کرده‌اید و ادبیات‌تان از تعابیر و جملات تروریستی اصلاح‌طلبان دین‌ستیز پاک و منزه است" از کیست؟ و برای چه کسی گفته شده است؟
گزینه اول: مریم رجوی برای مسعود رجوی
گزینه دوم: فاطمه رجبی برای محمود احمدی‌نژاد
گزینه سوم: اوا براون برای آدولف هیتلر
گزینه چهارم: فاطمه رجبی برای شوهرش
گزینه پنجم: فاطمه رجبی هیچ وقت با شوهرش از این حرف‌ها نمی‌زند.
سووال دوم: حجت الاسلام سالک گفته است:"سفارت انگلیس، لانه جاسوسی آمریکاست" اگر فرض موجود را بپذیریم، کدام گزینه صحیح است؟
گزینه اول: سفارت آلمان، لانه جاسوسی فرانسه است.
گزینه دوم: سفارت فرانسه، لانه جاسوسی انگلیس است.
گزینه سوم: سفارت کانادا، لانه جاسوسی اتحادیه اروپاست.
گزینه چهارم: هر سفارت خانه‌ای، لانه جاسوسی آمریکاست؟
گزینه پنجم: حالا که سفارت آمریکا نداریم، چه غلطی بکنیم؟
سووال سوم: در عکس منتشره شخصی به نام احمد زیدآبادی در دادگاه مشاهده می‌شود که زیر چشم او کبود است، از نظر پزشکی چه اتفاقی برای او در زندان افتاده است؟
گزینه اول: مننژیت گرفته و دچار شکستگی استخوان شده است.
گزینه دوم: در هنگام بازجویی چشمش به بازجو خورده است.
گزینه سوم: دچار تراخم چشم و تراکم چماق شده است.
گزینه چهارم: با بازجو اختلاف نظر دارد.
سووال چهارم: احمدی‌نژاد در روز تحلیف با هلی‌کوپتر به بهارستان رفت، چرا؟
گزینه اول: چون دفتر ریاست جمهوری و مجلس فرودگاه برای نشستن هواپیمای جنگی ندارد.
گزینه دوم: چون دوره چتربازی ندیده است و نمی‌توانست با چتر فرود بیاید.
گزینه سوم: چون 24 میلیون نفر به او رای داده‌اند.
گزینه چهارم: از ترس باسنش!
گزینه پنجم: چون چهار سال قبل گفته بود بدون محافظ و با ماشین خودش سرکار خواهد رفت.
سووال پنجم: با توجه به اینکه احمدی‌نژاد فردا به مجلس خواهد رفت، پیش‌بینی کنید که او با چه وسیله‌ای به آنجا می رود؟
گزینه اول: هلی‌کوپتر، با حمایت جنگنده.
گزینه دوم: زرهپوش همراه با یک لشگر نیروی زمینی
گزینه سوم: تانک چیفتن با حمایت توپ و هلی کوپتر
گزینه چهارم: با استفاده از هر سه گزینه.
سووال ششم: امام جمعه مشهد گفته است "هر فردی که در خط مقابل ولی فقیه قرار گرفت، دشمن است" با این فرض تعداد دشمنان را حدس بزنید؟
گزینه اول: 14 میلیون با تقلب
گزینه دوم: 24 میلیون بدون تقلب
گزینه سوم: 35 میلیون بالای هجده سال
گزینه چهارم: بین 55 تا 60 میلیون
سووال هفتم: با توجه به اینکه مسوول کمیسیون مجلس"فرمانده نیروی انتظامی را عامل اصلی شکنجه در بازداشتگاه کهریزک دانسته" و از طرف دیگر اعلام شده است" مسوولان متخلف بازداشتگاه کهریزک تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرند" لطفا حدس بزنید چه کسانی تحت تعقیب قرار خواهند گرفت؟
گزینه اول: بهزاد نبوی، محمد علی ابطحی، مصطفی تاج زاده
گزینه دوم: میرحسین موسوی، مهدی کروبی، محمد خاتمی
گزینه سوم: مسعود باستانی و همسرش
گزینه چهارم: اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
گزینه پنجم: ابطحی و تاج‌زاده ابتدا فرمانده نیروی انتظامی شده و بعد مجازات می‌شوند.
گزینه ششم: کارکنان سفارت انگلیس، فرانسه و آمریکا
سووال هشتم:حجت الاسلام رسائی پرسید: " چرا لاریجانی سکوت کرده است؟" به نظر شما چرا لاریجانی سکوت کرده است؟
گزینه اول: چون رسائی به اندازه کافی حرف می‌زند.
گزینه دوم: چون بالاخره یکی هم باید ساکت باشد.
گزینه سوم: چون کوچک‌زاده به جای همه حرف می‌زند.
گزینه چهارم: پاسخ اول و سوم صحیح است.
سووال نهم: احمدی‌نژاد گفت: " نظام سلطه با اخبار دروغ بهترین انسانها را فاسد و منزوی نشان می‌دهد." منظور شخص مذکور از نظام سلطه چیست؟
گزینه اول: جمهوری اسلامی
گزینه دوم: نظام جمهوری اسلامی ایران
گزینه سوم: حکومت جمهوری اسلامی ایران
گزینه چهارم: رسانه دولتی جمهوری اسلامی ایران

منبع: روزآنلاین