اکنون بیش از یک ماه است که عادل فردوسیپور در برنامه معروف و محبوب نود ظاهر نشده است. این در حالیست که برخی کودتاچیان در توجیه غیبت طولانیمدت وی، علت این عدم حضور را پارهای مشکلات فنی و پارهای هماهنگیهای پشت صحنه عنوان کردهاند. اما سوالی که در ذهن سبزهای فوتبالدوست ایران قوت گرفته حول محور پیوستن این چهره محبوب تلویزیونی به حرکت سبز مردم و تحریم صداوسیما چرخ میزند. این در حالیست که فردوسیپور هنوز هیچ اعلام موضع شفافی درباره عدم حضورش در صداوسیما نکرده است.
خبرآنلاین در این باره مینویسد: شایعه حذف برنامه فردوسیپور دوباره قوت گرفت. بار دیگر شایعه تعطیلی برنامه نود قوت گرفت. آغاز مسابقات لیگ برتر و غیبت دوربینهای این برنامه در استادیومهای میزبان لیگ برتر این شایعه را که برنامه محبوب عادل فردوسیپور همانگونه که پیشبینی میشد پس از حاشیههای بسیار سال قبل روی آنتن نرفت. اتفاقی که همراه با عدم حضور دوربینهای نود به قوت گرفتن تعطیلی نود دامن میزد حضور کارشناس داوری در برنامه فوتبال برتر ویژه پخش مسابقات لیگ برتر بود. این برنامه طبق یک عرف قراردادی میان تهیهکننده برنامه و عادل فردوسیپور قرار بود کارشناس داوری نداشته باشد تا این عادل فردوسیپور و برنامه دوشنبه شبهایش باشد که عملکرد داوران را نقد کند. با این وجود در قالب جدید فوتبال برتر کارشناسان داوری در استودیو حضور داشتند و همزمان با بازی به نقد داوری پرداختند.
یکی از تهیهکنندگان فوتبال برتر در پاسخ به این سؤال که چرا کارشناس داوری در این برنامه حضور داشت، میگوید: «عادل این هفته برنامه ندارد برای همین قرار شد در هفته اول ما بازیها را نقد داوری کنیم اما با پخش برنامه فردوسیپور آیتم داوری برنامه ما تقریباً حذف میشود.» این درحالی است که نزدیکان به فردوسیپور همچنان تأکید دارند نود پخش نمیشود.
پریسا صفایی فراهانی دختر محسن صفایی فراهانی در یادداشتی به پدرش شرح دلتنگیهای خود و مادرش را نوشت. متن کامل این نامه که در روزنامه اعتماد منتشر شده به شرح زیر است:
سلام پدر؛ دلم در خلاء بي خبري از تو مثل دل گنجشک شده و براي ديدنت پر پر ميزنه. مامان هر روز پيغام ضبط شده يک دقيقهايات را از روي پاسخگوي تلفن گوش ميده که صداي نازنينت را بشنوه و با تمام وجودش ميبلعه و در تنهايياش پيراهنهايت را بو ميکنه که حس کنه نزديکشي و همين دور و اطرافي. هميشه فکر مي کردم مامان خيلي زن قوي ايه که سال هاي سال در کنار تو همراهت بوده و کار زياد، دير آمدنها، جلسههاي پشت سر هم کاري، کار و کار و کار در تمام تعطيلات، ماموريتهاي طولاني... و دوندگيهاي دلسوزانهات را براي ورزش، دانشجويان در بند، اصلاح و شکوفايي اقتصاد و صنعت وطنت حمايت کرده. البته بيشک زن قويايه اما اين روزها شمع وجودش در التهاب بيخبري و نگراني از وضعيت روحي و جسمي تو جلوي من ذوب ميشه و من ناتوان از کمک به او و اطرافيان، تظاهر به نديدن ميکنم. خانواده مستاصلانه در حال دوندگي براي اثبات بيگناهي و خدمات خالصانه تو در 30 سال گذشتهاند اما افسوس که دري گشوده نيست و پشت درهاي بسته روزها در انتظارند و در وطن خود احساس بي کسي و غربت ميکنند. اين روزها نام سازمانها و نهادها و مسوولاني را بايد ياد بگيرم و ازشون درخواست ملاقات و رسيدگي کنم که در تمام عمرم نميشناختم و نيازي به دانستن هم احساس نميکردم، نام سايتها و وبلاگهايي را ياد گرفتم که تا به حال نيازي به مراجعه بهشون نميديدم، اما شايد اين روزها جدا از زجري که از نبودنت و شرايط حساست ميکشيم، اما بيشتر تو را و اعتقاداتت را درک ميکنيم و همراهت هستيم و بيش از پيش با هموطنان مان احساس يکدلي ميکنيم. اين روز ها عشق و همدلي و همبستگي را که تو هميشه آرزويش را داشتي و ما تا به حال شاهدش نبوديم، نظارهگريم و اي کاش تو هم بيايي و ببيني که 30 سال زحمتت به هدر نرفته و به رغم قدر نشناسي برخي دولتمردان، مردمي که برايشان زحمت کشيدي آگاهانه قدر تو را ميدانند و براي خدماتت ارزش قائلند و خدمات 30 ساله شما را به يک کيفرخواست غيرمنصفانه نميفروشند و صداي بي صداي شما عزيزان در بند را با گوش جان ميشنوند و باورتان دارند. همه خانواده براي ديدارت ثانيه شماري ميکنيم و از خدا ميخواهيم پشت و پناهت باشد.
دخترت پريسا (صفايي فراهاني)
سایتی که توسط عدهای کودتاچی برای تنظیم شکایت از میرحسین راه افتاده بود و با تبلیغ و پشتبانی خبری خبرگزاری ایرنا هم آغاز به کار کرده بود، توسط حامیان میرحسین هک شد.
به گزارش انتخابنیوز، این سایت که خود را "پايگاه مجازي جنبش مردمي ايران عليه" آنچه "قانون گريزي موج قانون براي شكايت از ميرحسين موسوي" خوانده و چند روز پیش آغاز به کار کرده بود بالاخره هک شد.
متن شکوائیهای که در این وبسایت بر علیه موسوی تنظیم شده بود به شرح زیر است:
بسمه تعالي
حضرت امام خميني (رحمه الله عليه): حفظ نظام اوجب واجبات است.
متن شكوائيه آحاد مردم از مشوقين به قانون گريزي
جناب آقاي مرتضوي
دادستان محترم تهران
سلام عليكم
با احترام ، اينجانب، از نامزد خاص دهمين دوره ي انتخابات رياست جمهوري آقاي ميرحسين موسوي خامنه كه به طرق مختلف:
اعم از حضور فعال ، صدور بيانه ، سخنراني و ... ، باعث تشويق افراد به اردو كشي خياباني و نتيجتا آشوب شورش، تخريب اموال عمومي و خصوصي، مجروح كردن و كشتن هموطنان بيگناه، برهم زدن امنيت عمومي خصوصا مزاحمتهاي ديرهنگام شبانه، افترا و توهين و هتك حرمت اشخاص حقيقي و حقوقي و مسئولين ، اخلال در نظم، آسايش و عمومي، ايراد خدشه بر حيثيت نظام در سطح بين الملل، ممانعت از كسب و كار مغازه داران خيابانها به جهت ايجاد رعب، خوف وحشت و اصرار بر استمرار آن، آتش افروزي، اتلاف اموال عمومي و خصوصي شده اند، همچنين از طراحان و فرماندهان پشت صحنه راهپيماييها و تجمعات و اقدامات غير قانوني و خشونت آميز و ضد مردمي كه به بهانه ي تقلب در انتخابات و تمكين نكردن به قانون ، پس از انتخابات حماسه بزرگ ۲۲خرداد ، از تاريخ ۱۳۸۸/۳/۲۳لغايت تاريخ امضاي اين شكايت نامه در سطح وسيع ، گسترده و حجيم به راه انداختند مستندا به مواد ۱۸۶ ،۶۱۸،۶۹۸،۶۰۹،۶۱۰ ،۴۹۸ ، ۶۷۵،۶۱۵،۲۰۸،۲۰۳،۶۸۹،۶۸۷،۱۸۷قانون مجازات اسلامي و ساير قوانين و مقررات مربوط به موضوع ، شكايات دارم . خواهشمند است نسبت به تعقيب كيفري متخلفين و قانون شكنان آشوبگر و معرفي آنها و احقاق حقوق از دست رفته ي اينجانب ، دستور عاجل صادر فرماييد.
سایت شکایت از میرحسین توسط هکرهای کودتاچی مجددا فعال شد.
ساعاتی پیش انتخاب نیوز خبر از هک شدن سایت شکایت علیه میرحسین توسط حامیان میرحسین داد. این خبر دقایقی پیش در موج سبز آزادی هم منتشر شد. اما ظاهرا این سایت مجددا توسط هکرهای کودتاچی به راه افتاده و مشغول جمعآوری امضا بر علیه موسوی است.
حجت الاسلام «سیدرضا اکرمی» ضمن انتقاد شدید از عملکرد صدا و سیما اعلام کرد که صداوسیما باید حق دفاع از کسانی که به آنان اتهام زده است را برایشان فراهم کند.
این عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت در مصاحبه با ایسنا گفت: «نقش صدا و سیما در برقراری آرامش در فضای سیاسی کشور بسیار موثر و کلیدی است منتها خود صدا و سیما هم باید با نظرسنجیهای خود برنامههایی را که ارائه میکند، دریابد و ببیند کدام برنامه به نفع است. مثلاً آیت الله جنتی در نماز جمعه جملهای را عنوان کرد مبنی بر اینکه مساله انتخابات مربوط به چهار سال قبل است و به این وسیله یک مطلب نویی را به جامعه عرضه کرد و خود به خود این مساله بازتاب منفی برای عدهای و بازتاب مثبت برای عده دیگری داشت.»
اکرمی همچنین تاکید کرد؛ صدا و سیما باید بعد از مطلبی که پخش میکند، به طرف مقابل اجازه دهد از خود دفاع کند و اگر پاسخ داد پاسخ او را هم پخش کند، مثلاً مجمع تشخیص مصلحت نسبت به اعترافاتی که ابطحی در دادگاه داشت، اطلاعیه داد، ولی صدا و سیما آن اطلاعیه را پخش نکرد. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت؛ این گونه عمل کردن درست نیست، لذا کلی مشکل به وجود میآورد. باید در صدا و سیما افرادی عاقل و دوراندیش و منصف حضور داشته باشند تا ضمن اینکه اطلاع رسانی میکنند، پاسخها را نیز بازگو کنند تا افراد در تشخیص سره از ناسره دچار اشتباه نشوند.
متن کامل مصاحبه خبرآنلاین با علیرضا سجادپور، دبیر هیأت اسلامی هنرمندان در دولت احمدینژاد و از چهرههای اصولگرای حامی وی را در زیر بخوانید:
مقوله فرهنگ در طول چهار سال گذشته، هیچگاه در قامت اولویت اصلی دولت نهم به نمایش گذاشته نشد و به نظر میرسد این رویه در دولت دهم نیز ادامه داشته باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟
من این نظر را قبول ندارم. بنابر قرائن متعدد به نظر میرسد آقای احمدینژاد در دولت دهم فرهنگ را جزو اولویتهای جدی خود قرار دادهاند. البته قبول دارم که در دولت نهم وضعیت بدین منوال نبود. بحث فرهنگ و نادیده گرفته شدن آن از نقدهای جدی به دولت ایشان در چهار سال گذشته است اما پیشرفتها و سالمسازیهایی که رخ داده را هم نمیشود انکار کرد. منکر زحماتی که انجام شده نیستیم اما انتظارمان که یک تحول گسترده را طلب میکرد به نتیجهای نرسید. اما داستان دولت دهم چیز دیگری است. نظر من این است که آقای احمدینژاد قصد دارد در چهار سال دوم با یک انرژی مضاعف به عرصه فرهنگ وارد شود.
چه چیزی شما را به این نتیجه رسانده است؟
اینطور که من شنیدهام ایشان در ضمن رایزنیهایی که برای انتخاب وزرای کابینه داشتهاند، در خصوص انتخاب وزیر ارشاد وسواس و توجه بسیار زیادی از خود نشان داده است. در واقع دقت نظر و مشورتگیری گسترده ایشان در باب انتخاب وزیر ارشاد دولت دهم بسیار قابل توجه بوده. به نظر میرسد ایشان قصد دارند کسی را در این پست حساس به کار گمارند که کاملاً امین و مورد اعتمادشان باشد تا بتوانند با تکیه بر مدیریت این فرد تحول مورد نظر خود را اعمال کنند. به نظر من در دولت دهم ما شاهد ظهور و بروز جدیتر دیدگاه شخص رئیسجمهور در مسائل فرهنگی و هنری خواهیم بود.
به عقیده شما چرا آقای احمدینژاد تصمیم گرفتهاند جدیتر از چهار سال گذشته به مقوله فرهنگ بپردازند؟
من مسئولیت تبلیغات آقای احمدینژاد را در انتخابات دهم بر عهده داشتم. ما با جمعبندی نظرات گروههای هوادار ایشان از سراسر ایران به این نتیجه رسیدیم که همه انتظار دارند ایشان در عرصه فرهنگ و هنر حضور و بروز جدیتری از خود نشان داده و دست به اصلاحات جدیتری بزنند. بر همین اساس من بسیار خوشبین هستم که در دولت آینده ما شاهد حضور جدی و انرژیک آقای احمدی نژاد، با همه آن جسارتها و نوعآوریهای خاص ایشان و البته این بار در عرصه فرهنگ باشیم.
در آستانه معرفی کابینه دهم هستیم. فکر میکنید کرسی وزارت ارشاد در دولت دهم به چه کسی برسد؟
گزینههای بسیاری وجود دارند اما من شنیدهام آقای شمقدری یکی از کاندیداهای اصلی وزارت ارشاد هستند. من از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدم و فکر میکنم ایشان فرد بسیار مناسب و شایستهای برای این منصب هستند. با لابیهایی که من با مجموعه سینما دارم به این نتیجه رسیدهام که خیلی از سینماگران، حتی سینماگرانی که متعلق به جناح سیاسی مخالف هستند از وزارت ایشان استقبال میکنند. من همین جا از دکتر احمدینژاد و مشاوران محترمشان درخواست میکنم نسبت به وزارت آقای شمقدری توجه بیشتری داشته باشند، چون ایشان هم مورد توجه نیروهای ارزشی است و هم اعتماد نیروهای مخالف از نظر سیاسی را به همراه دارند.
درست همچون دفعه قبل که فارسنیوز و ایرنا از خبرگزاریهای حامی دولت کودتا تنها راویان اولین جلسه دادگاههای فرمایشی بودند، این بار هم گزارش لحظه به لحظه جلسه دوم این سلسله دادگاهها را عهدهدار شدهاند و از دقایقی پیش خبررسانی را در این زمینه آغاز کردهاند.
فارسنیوز مدعی شده است که وکلای متهمان قبل از ورود به دادگاه متن کیفرخواست را مطالعه و با متهمان ملاقات کردهاند و نیز این بار برای رفع هرگونه شائبهای برای هر نفر کیفرخواستی جداگانه تهیه شده است.در حال حاضر معاون مرتضوی در حال قرائت بخش دوم كيفرخواست حاضران در دادگاه است.
کودتاچیان دقایقی پیش در ادامه دادگاههای ننگین فرمایشی، محاکمه "احمد زيد آبادي"، هدايت آقايي"، "علي تاجرنيا"، "شهاب طباطبايي" و "جواد امام" را در صحن بیدادگاهی دیگر آغاز کردند.
این خبر لحظاتی پیش بر روی سایت خبرگزاری ایرنا قرار گرفت. سایت فارس نیوز هم در تیتر یک خود حضور این افراد در دادگاه امروز را تایید کرده و گفته است که دادگاه از ساعت ۹ صبح به وقت تهران آغاز شده است. فارسنیوز همچنین از يك خانم فرانسوي به نام ريس با اتهام جمع آوري اطلاعات و تحريك آشوب طلبان و خانم دوك افشار كارمند محلي سفارت فرانسه به عنوان متهمان دادگاه امروز نام برده است.
جبهه پيروان خط امام و رهبری در نامهای به محمود احمدینژاد به وی هشدار داد که اگر با بعضی بیدقتیها و عدم مشورت با ياران صديق انقلاب، روشی غير از آهنگ ولايت را اتخاذ نمايد و يا با غره شدن به رای صادقانه و هوشيارانه مردم موجب ريزش اعتماد مردم به مواضع اصولیاش شود احتمالا در ادامه حرکت هماهنگ دولت، مجلس، قوه قضاييه و ديگر ظرفيتهای مثبت نظام خلل جبران ناپذيری وارد گردد.
متن نامه جبهه پيروان خط امام و رهبری که به امضاء حبيبالله عسگراولادی دبير کل اين جبهه رسيده است بدين شرح است:
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
رييس محترم جمهوری اسلامی ايران
ملت ايران با شرکت در حماسه انتخابات ۲۲ خرداد با حضور يکپارچه خود با اعتماد وتکيه بر مواضع اصولگرايانه جنابعالی، نتيجه انتخابات را رقم زد و بحمدالله با رای بسيار بالا بر ادامه رياست جمهوری جنابعالی برای يک دوره ديگر تاکيد نمود.
پس از جريانات تاسف باری که توسط عده ای از اصلاح طلبان ساختار شکن بعد از انتخابات بروز کرد متاسفانه بذر ترديد در جامعه پراکنده شد و بزرگان و مسوولين نظام باتلاشهای زياد و خون دل خوردنهای فراوان در يک حرکت مقتدرانه نقشه اغتشاشگران را برای برهم زدن اوضاع نقش بر آب نمودند. نخبگان سياسی و اصولگرای کشور در فکربودند که از طريق رفتارهای سياسی مدبرانه، دلجويی از آسيب ديدگانی که در اين اغتشاشات ضربه خوردهاند و تشريح و تبيين انحرافات ضد ملی مراکز اصلی اين توطئه شوم، بخشی از اين تلخی ها را در افکار عموممی جبران نمايد. در اين وضعيت حساس متاسفانه بعضی از عملکردهای جنابعالی که از طريق رسانهها به گوش رسيد. نگرانی جديد و مهمتری را در افکار عمومی، خصوصا کسانی که با عشق به اصولگرايی و رهبری به حضرتعالی رای داده بودند به وجود آورد که بار مضاعفی بر گرفتاریها گذاشته شد.
انتخاب معاون اول توسط جنابعالی با توجه به اطلاعاتتان از وضعيت ايشان در افکار عمومی خصوصا مراجع و علما ونخبگان و فعالان سياسی اصولگرا بسيار حيرتآور بود و مقاومت حضرتعالی در عزل ايشان علیرغم دستور مکتوب مقام معظم رهبری اين حيرت را به ترديد در مواضع اعلام شده جنابعالی در قبل از انتخابات تبديل نمود.
ترديد نداريم که جنابعالی مطلعيد که رويکرد مردم به شما به دليل تلاشتان در احيای گفتمان امام وا نقلاب، تبعيت از مقام منيع ولايت و پیگيری مسير خدمترسانی صادقانه و بدون منت به خلق خدا بوده و اگر خدای ناکرده جنابعالی با بعضی بیدقتیها و عدم مشورت با ياران صديق انقلاب، روشی غير از آهنگ ولايت را اتخاذ نماييد و يا خدای نکرده با غره شدن به رای صادقانه و هوشيارانه مردم به خودتان، موجب ريزش اعتماد مردم به مواضع اصولی و خداجويانه قبلیتان شويد خوف آن را داريم که در ادامه حرکت هماهنگ دولت، مجلس، قوه قضاييه و ديگر ظرفيتهای مثبت نظام خلل جبران ناپذيری وارد گردد که به هيچ وجه راضی به آن نيستيم و از جنابعالی هم مصرانه تقاضا می کنيم به ايجاد اين معضل بزرگ راضی نباشيد.
جناب آقای احمدی نژاد
ما بر اين باوريم که تنفيذ حکم رياست جمهوری توسط مقام معظم رهبری مبنای مشروعيت تمامی افعال قانونی شما خواهد بود و اين تنفيذ مانند بعضی کشورهای ديگر به معنای يک رسم تشريفاتی و يا توشيح نيست و سوگند حضرتعالی در مجلس شورای اسلامی و در حضور نمايندگان محترم مجلس، رئيس قوه قضاييه- اعضا محترم شورای نگهبان وديگر مسوولين نظام يک سوگند واقعی است که شکستن هر مورد آن برای هر بار علاوه بر ارتکاب گناه نيازمند دادن کفاره است سوگند در مقابل قرآن کريم مبنی بر رعايت قانون اساسی و مصالح کشور که در اجرای دقيق قوانين موضوعه کشور تامين میگردد وظيفه غير قابل اجتناب جنابعالی خواهد بود.
وضعيت امروز ايران اسلامی را در داخل و خارج و مجموعه توطئههای پرحجم و گسترده عليه آنرا بهتر از ما میدانيد، مقابله با همه اين توطئهها و حرکت به سمت ايرانی مقتدر،متعالی،خداجو،ولايتمدار و مرفه جز در سايه همکاری و همدلی جدی قوای سه گانه و هماهنگی با تمهيدات مقام معظم رهبری و نشانه گرفتن چشم انداز بيست ساله و سياست های کلی نظام ممکن نيست.
جناب آقای رئيس جمهور
در گذشته تاريخ ايران بودند کسانی که حتی شايد با نيت سالم فکر می کردند با استظهار به رای مردم و به تنهايی منهای روحانيت، مراجع، مجلس و ديگر نهادهای حکومتی و مدنی که قوام بخش نظام و حکومت هستند میتوانند با توطئهها و دسيسهها مقابله نمايند، اما ديديم که با کوچکترين تندباد يارای چند ساعت مقاومت را نداشته و بر سر مملکت و مردم آن آمد که آمد.
بحمدالله امروز رهبری، مراجع عظام، مسوولين و ملت بزرگ ايران زنده و بيدار هستند و مطمئنا با اتکال به خداوند متعال و در ظل توجهات حضرت ولی عصر و تمسک به ريسمان ولايت مشکلی پيش نخواهد آمد، اما بايد تلاش شود که با رفتار غير مناسب خدای ناکرده مشکلی برای پيشرفت مقتدرانه و عدالتخواهانه نظام جمهوری اسلامی پيش نيايد.
جناب آقای رئيس جمهور
مجددا و در پايان از جنابعالی انتظار داريم که در اعلام مواضع و رفتارهای سياسی و اجرايی و انجام وظايف خود، خشنودی حضرت بقيهالله الاعظم ارواحنا فداه و حفظ سکينه در دل مردم دريادل( براساس آيه مبارکه هوالذی انزل السکينه فی قلوب المومنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم) را لحاظ نموده و تلاش نماييد با تدبير، دقت و حساسيت بيش از پيش عمل نماييد و در تعيين کابينهای مقتدر- عالم، خداجو و وظيفه شناس از نظرات مشورتی مقام معظم رهبری و مجلس شورای اسلامی خود را محروم نسازيد.
البته از نمايندگان محترم مجلس شورای اسلامی خصوصا فراکسيون اصولگرايان نيز تقاضا خواهيم داشت که در بررسی رای اعتماد به وزرا با دقت و حساسيت بالا و حفظ آهنگ ولايت و صميميت با رئيس جمهور عمل نمايند و به وزرايی رای اعتماد دهند که برای تشکيل کابينهای صالح، مقتدر، خدمتگزار و ولايت مدار واجد شرايط لازم باشند و اين دقت را در چارچوب همراهی اصولی تعريف شده صميمانه با رئيس محترم جمهوری اعمال بفرمايند.
جبهه پيروان خط امام و رهبری با امتحانی که در انتخابات دهم رياست جمهوری و ساير موارد داده است ثاثبت نموده است که در کنار رئيس جمهوری پيرو ولايت خواهد ماند و ايشان را تقويت خواهد نمود.
با احترام
جبهه پيروان خط امام و رهبری
دبير کل حبيب الله عسگر اولادی
شنیده شده که بازجویان حجاریان به او گفتهاند ما زن و پسر تو را دستگیر کردهایم و تا زمانی که تو با ما همکاری نکنی و در دادگاه حرف نزنی و مصاحبه تلویزیونی نکنی، آنها را آزاد نمیکنیم.
به گزارش «موج سبز آزادی» دستگیری همسر و پسر حجاریان که در هفتههای قبل برای مدت محدودی بازداشت و بازجویی شده بودند، با همین هدف بوده و حتی پسر حجاریان را نیز با او روبهرو کردهاند تا به تعبیر خودشان «او را بشکنند».
این گزارش حاکی است مرتضوی و تیم بازجویان حجاریان در روزهای اخیر علاوه بر اینگونه فشارهای فزایندهی روحی و روانی و با وجود شرایط حاد جسمی سعید حجاریان، از فشارهای مختلف جسمی نظیر نشاندن او در آفتاب سوزان و گرم تابستان برای ساعتها متمادی و طولانی نیز فروگذار نکردهاند.
در همین حال برخی منابع غیر رسمی خبر دادهاند که که قرار است در دادگاه فردا (شنبه) سعید حجاریان را نیز حاضر کنند. بیتردید چنین کاری با توجه به شرایط جسمی آقای حجاریان و ناتوانی ایشان در راه رفتن و تکلم، اثر معکوس در مخاطبین خواهد گذاشت و به ضرر آنها و کل جریان کودتا تمام میشود.
جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی و دانشجویی به دعوت "کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه" با حضور در منزل مهندس "بهزاد نبوی" عضو دربند شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و نایب رییس مجلس اصلاحات با خانواده وی دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش «موج سبز آزادی»، در این نشست که نمایندگانی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت ایران، کانون نویسندگان ایران، نهضت آزادی ایران، شورای فعالان ملی – مذهبی، سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت)، جنبش مسلمانان مبارز، دفتر تحکیم وحدت، فعالان طیف چپ و... حضور داشتند، خانم "هنگامه رضوی" همسر بهزاد نبوی ضمن تشکر از فعالان سیاسی حاضر در جلسه، با تشریح آخرین وضعیت ایشان به تماس تلفنی همسرش اشاره کرد و گفت: "پیش از این تماس بازجوی آقای نبوی با من صحبت کرد و خواست تا حرف سیاسی نزنیم. در گفتگوی تلفنی نیز من و همسرم صحبتهای معمولی رد و بدل شد اما برداشت من از سخنان آقای نبوی این بود که ایشان در آینده نزدیک آزاد نخواهند شد".
همسر بهزاد نبوی همچنین گفت آقای نبوی در خصوص شرایط زندان به طعنه گفته است که این زندان از زندان شاه سخت تر نیست.
خانم رضوی همچنین به روحیه مقاوم و استقامت نبوی اشاره کرد و گفت:" هر بار در یک جریان سیاسی شکستی پیش میآمد همه دوستان همسرم از او امید میگرفتند، در جریان انتخابات گذشته هم خیلی افراد میگفتند که با توجه به شرایط کاری از پیش نمیتوان برد اما بهزاد اعتقاد داشت که کشور متعلق با ماست و نمیتوانیم در مورد سرنوشت کشورمان بیتفاوت باشیم".
سعید مدنی: امروز ظلم را با پوست و گوشت خود حس میکنیم
در ابتدای این نشست سعید مدنی با اشاره نیمه شعبان و اعتقاد شیعیان مبنی بر ظهور حضرت مهدی برای بسط عدل و داد گفت: "این روزها که ظلم را با پوست و گوشت خود لمس می کنیم تکیه بر عدل و داد و ظهور دادگستری که عدل را در جهان بپراکند بیش از پیش لازم و عیان است".
مدنی همچنین با اشاره به بازداشت خانم هاله سحابی گفت خانم سحابی معمولا در این دیدارها و به نمایندگی از اقای مهندس سحابی شرکت داشتند که امروز ایشان خود در بازداشت هستند و ما نگران وضعیت سلامتی خانم سحابی با توجه به بیماری دیابت او هستیم.
محمد بسته نگار: می خواهند بازداشت شدگان را آینه عبرت سایرین قرار دهند
در ادامه این دیدار محمد بسته نگار از اعضاش شورای فعالان ملی- مذهبی با تاکید بر سابقه مهندس بهزاد نبوی گفت: "سوابق مبارزاتی آقای نبوی از سال ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر همه ما روشن است و تلاش حاکمیت برای آینه عبرت قرار دادن زندانیان سیاسی قطعا راه به جایی نخواهد برد و نمی تواند تاثیری در روند مبارزات سیاسی داشته باشد. چرا که بازداشت های صورت گرفته مغایر با نص صریح قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر است".
بسته نگار همچنین به اعتراضات مردمی به انتخابات فرمایشی سال 1339 اشاره کرد که در نهایت حاکمیت مجبور به ابطال آن انتخابات شد.
فریبرز رییس دانا: مهندس نبوی را اولین بار در سال 51 در منزل مصطفی شعاعیان دیدم
در ادامه این دیدار دکتر فریبرز رییس دانا به نمایندگی از فعالان طیف چپ، با ابراز خوشحالی از روحیه بالای خانواده نبوی گفت: "آنچه امروز برای ما مهم است سلامتی زندانیان و روحیه بالای خانواده آن ها است نتایجی که از درون زندان بیرون می آید در شرایطی که ما نمی دانیم در اوین چه برسر بازداشت شدگان می آید حرفهای آنان تفاوت زیادی در اعتقاد ما به ایستادگی و شرافت بازداشت شدگان نخواهد داشت".
رییس دانا گفت: "من اولین بار مهندس نبوی را در سال 51 در منزل رفیق شهیدم مصطفی شعاعیان دیدم اگرچه در سال های بعد ما و دوستانمان و اقای نبوی و دوستانشان هر کدام به راهی رفتیم اما در اینجا باید گواهی بدهم که بر خلاف حرف ناجوانمردانه ای که نبوی را به وابستگی متهم می کند، بهزاد نبوی از سال ها قبل بر سر استقلال ملی کشور و مخالفت با دخالت خارجی ایستادگی داشته است او و دوستانش همواره بر سر عقاید خود ایستاده اند و اگرچه با ما اختلاف سلیقه داشته اند اما همواره بر سر مواضع آزادیخواهانه و استقلال طلبانه خود پابرجا بوده اند ما می نویسیم و خواهیم گفت که بهزاد نبوی برای استقلال ملی و سرافرازی و آزادی این مملکت ایستاده بوده است".
بهاره هدایت: تاریکترین تقطه شب، نزدیکترین نقطه به سحر است
در ادامه این دیدار بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با اشاره به دادگاه نمایشی و اشاره کیفرخواست به مهندس نبوی و ایستادگی او بر عدم خیانت به مهندس موسوی گفت: "برای ما روشن است که بازداشت شدگان پای شرافتشان ایستادهاند وی نمیخواهند به مردم و رای مردم خیانت کنند".
هدایت ادامه داد: "بازداشت و اتهام ضدیت با انقلاب برای کسانی که در برپایی نظام جمهوری اسلامی و تداوم آن نقش عمده ای دشاته اند ظلمی مضاعف است و امروز فعالان سیاسی به نقطه ای رسیده اند که بسیاری از آزادیخواهان در سال های قبل و در نوع برخورد نظام به آن رسیده بودند".
بهاره هدایت با اشاره به اینکه پیش از حضور در منزل بهزاد نبوی در مراسم ختم شهید بهزاد مهاجر که در حوادث بعد از انتخابات جان باخته شرکت داشته است خطاب به خانواده نبوی گفت: "امروز ما همه خود را شریک در غم و رنج شما و غم و رنج کسانی میدانیم که عزیزان خود را از دست دادهاند".
هاشم هدایتی عضو شورای مرکزی مجاهدین انقلاب: آرمان اصلی نبوی استقلال و آزادی است
در ادامه این نشست دکتر هاشم هدایتی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب نیز با اشاره به سال ها آشنایی با مهندس بهزاد نبوی گفت: "صحبت کردن در مورد بهزاد نبوی و سوابق مبارزاتی او در این روزها بسیار سخت است. بهزاد نبوی از دوران جوانی و از سال 1332 عضو جبهه ملی ایران بوده است و سال ها برای آزادی و استقلال این مملکت مبارزه کرده است. بهزاد نبوی از بسیاری کسانی که امروز مدعی تدین و ایرانی بودن هستند، ملی تر و متدینتر است".
هاشم هدایتی که از بیان این سخنان متاثر شده بود گفت: "من گواهی میدهم که ذره ذره وجود بهزاد نبوی عشق به ایران است و آرمان اصلی او استقلال و آزادی این مردم است. گناه بهزاد نبوی این بود که با شمه سیاسی قوی خود تشخیص داد که صدای پای دیکتاتوری میآید".
هدایتی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: "این فجایعی که مشاهده میکنیم برای افرادی چون من که هشت سال در جبهههای جنگ بودهام و از جان خود برای آزادی و استقلال کشور گذشتهاند بسیار دردناک است".
مهندس حسینی: سال ها است که برعلیه فعالان سیاسی پروندهسازی می کنند
در این دیدار همچنین مهندس حسینی عضو سازمان مجاهدین انقلاب و استاندار سابق اصفهان نیز گفت: "سالها است که یک گروه خاص بر ضد اصلاح طلبان پرونده سازی میکند و در این پرونده سازی همواره آقای بهزاد نبوی به دلیل توان تشکیلاتی بالا جزو اهداف اصلی بوده است".
حسینی ادامه داد: "در مبارزات قبل از انقلاب جزوه ای به نام چگونه بهتر مبارزه کنیم وجود داشت که شگردهای اطلاعاتی ماموران ساواک و نوع جنگ روانی آنها را برای مبارزان توضیح می داد امروز نیز باید شگردهای روانی و اطلاعاتی که بر ضد فعالان سیاسی به کار گرفته میشود جمعاوری شود".
حسینی همچنین گفت: "درست است که بسیاری قبل از ما به این نقطه در نوع مواجهه با سیستم رسیده اند اما مهم این است که باید به فهم مشترکی از خواسته های خود برسیم". وی نقطه آغاز برخوردهای انتخاباتی را سخنرانی حسین شریعتمداری در 7 خرداد گذشته در اصفهان دانست و گفت: "شریعتمداری در این سخنان انتخابات را تبدیل به جنگ میان حق و باطل کرد و گفت این انتخابات اگرچه مانند صحنه کربلا است اما بر خلاف کربلا در این صحنه امام حسین شیهد نمی شوئد بلکه پیروز می شود و عمر سعد و یزید شکست خواهند خورد".
حبیب الله پیمان: ریشه مبارزات مردم در تاریخ و اعتقادات این ملت است
سخنران بعدی این نشست دکتر حبیب الله پیمان دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز بود. پیمان با اشاره به سوابق مشترک مبارزاتی بسیاری از فعالان سیاسی قبل از انقلاب گفت: "بعد از پیروزی نهضت صف بندی های فراوانی صورت گرفت. بسیاری افراد به اشتباه کنار هم قرار گرفتتند و بسیاری افراد هم به اشتباه کنار هم نبودند. این نزدیک شدنها و کنار هم قرار گرفتنها بعد از گذشت سی سال بسیار با معنا است".
پیمان جنبش کنونی آزادیخواهی را نشانهای از بلوغ جامعه ارزیابی کرد و گفت: "زایش این جنبش برای مادرش ایران با درد همراه بود و وظیفه ماست که از این زایمان مراقبت کنیم تا به بهترین نحو صورت بگیرد".
پیمان گفت: "روند گذار از جمهوریت نظام از سال ها قبل عیان بود اما امروز گذار از اسلامیت نیز مطرح است چرا که حوادث روی داده نه با قانون که با موازین شرع نیز ناسازگارست و آمران هیچ تقیدی به مبانی شرعی ندارند خشن ترین رفتار از سوی کسانی انجام می شود که مدعی هستند رسالتی برای هدف دارند کسانی که امروز خود را دیگر محتاج به مرجعیت و روحانیت نیز نمی بینند".
توفیقی: حرف مشترک ما آزادی و دموکراسی است
در این دیدار همچنین دکتر محمد علی توفیقی از اعضای شورای مرکزی مجاهدین انقلاب نیز گفت: "جمع حاضر متعلق به یک گروه سیاسی با جهت بندی خاص نیست بلکه حرف مشترک ما همان آزادی و دموکراسی است که مهندس نبوی همواره بر آن تاکید داشته اند امیدوارم در این کشور روزی برسد که کسی را بازداشت نکنند و سپس به دنبال مدارک مجرمیت او باشند".
هاشم آغاجری: بهزاد نبوی ملیترین چهره جمهوری اسلامی است
در پایان این نشست نیز دکتر هاشم آغاجری استاد دانشگاه، فعالان سیاسی بازداشت شده پس از انتخابات 22 خرداد را گروگان های کودتای انجام شده بر علیه رای و اراده ملت دانست و گفت: "شیوه بازداشت و نحوه برخورد با فعالان سیاسی بازداشت شده از حالت یک حرکت خودسرانه و یا مخالف قانون فراتر رفته و یک نوع گروگان گیری سیاسی است".
دکتر آغاجری افزود: "شاید بنده به دلیل سالها آشنایی با مهندس بهزاد نبوی و سایر دوستان زندانی صحیح نباشد که به تعریف از ویژگی های آنها بپردازم اما شهادت میدهم که بهزاد نبوی ملیترین فرد سیستم جمهوری اسلامی است".
گفتنی است، این دیدار در ادامه سلسله برنامههای کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه در دیدار با خانواده زندانیان سیاسی و در شب نیمه شعبان صورت گرفت.
آیتالله جوادی آملی در خطبههای نماز جمعه قم بر لزوم حل اختلافات و برطرف نمودن مشکلات درونی تاکید کرد. خطیب موقت جمعه قم امروز بر وجوه منفی اختلاف تاکید کرد و گفت ملتها با اختلاف به جایی نخواهند رسید.
به گزارش ایسنا، آیتالله جوادی آملی در نماز جمعه این هفته قم گفت: كشور ما كشور مستقلی است و ما باید بدانیم كه بیگانگان هیچگاه عملی را به نفع ما انجام نخواهند داد و اگر مشكلی در بین ماست باید آن را درون خود حل كنیم.
وی با بیان اینكه هیچ ملتی با اختلاف به جایی نمیرسد، عنوان كرد: هنگامی كه بین دو نفر اختلاف بوجود آید هر دو را ضعیف خواهد كرد.
آیتالله جوادی آملی عنوان كرد: ما مشتركات فراوانی در خود داریم و عوامل ایجاد وحدت در بین ما بسیار است كه باید به آنها توجه كنیم.
وی افزود: رهبر، مراجع و علما و همهی مسوولان ما بارها تاكید كردهاند كه مواظب زبان، گفتار و قلم خود باشیم و از عملی كه ایجاد تشنج كند، بپرهیزیم.
آیتالله جوادی آملی عنوان كرد: اختلاف علمی، اختلاف حقی و اختلافی كه عذاب الهی است، از جمله این اختلافات محسوب میشود و اگر اختلاف ما از نوع سوم باشد تنها با ضجه و ناله حل خواهد شد زیرا آن را خود خداوند ایجاد كرده است.
خطیب موقت جمعه قم با تاكید بر اینكه اگر جناحها و گروهها كوتاه بیایند، مساله حل خواهد شد، بیان كرد: خداوند گفته است كه اگر اختلافات را حل نكنید شما را خواهم برد و كسان دیگری را جایگزین خواهم كرد و ما نباید بگذاریم كه زمان برای حل این اختلافات از دست برود.
آیتالله جوادی آملی با اشاره به میلاد امام زمان (عج) و تبریك این روز، خاطرنشان كرد: وقتی كه حضرت حجت ظهور كرد با عدل جامعه را هدایت میكند و این زمان، زمان حیات جوامع بشری خواهد بود.
وی با بیان اینكه عالم فاسد كسی است كه خوب میفهمد اما عزم قوی ندارد، عنوان كرد: اگر ما بخواهیم منتظر راستین آن حضرت باشیم باید به سمت عقل و عدل برویم تا در هنگام ظهور ایشان از یاران او باشیم.
متن کامل گفتگوی نوروز با آذر منصوری در مورد دادگاههای فرمایشی و پروژه اعترافگیری:
- سابقه طرح این موضوع در کشور ما به چه زمانی بر میگردد؟
عنوان انقلابهای رنگین یا مخملین و یا براندازی نرم در دوران اصلاحات و با عنوان براندازی قانونی جعل شد که علیه طیفی از مخالفان مسالمت جوبکار گرفته شد و در نهایت علی رغم دوران طولانی بازداشت متهمین و صدور کیفر خواست های شدید و غلیظ علیه آنها عنوان براندازی کاملا از لیست سیاهه اتهامات آنها حذف شد .هم زمان با بالا گرفتن تب انقلاب های رنگی در کشور های آسیای میانه و قفقاز در سالهای 82-85 نیز مدتی اتهام انقلاب مخملی از سوی نهادهای امنیتی برای مقابله با فعالان سیاسی و مدنی مطرح شد. تا انجا که هراس از بروز انقلاب مخملی در انتخابات نمایشی مجلس هفتم و هشتم هم طرح شد در واقع طرح این اتهام منحصر به دور دهم انتخابات ریاست جمهوری نمیشود.
- چرا مجددا این اتهام به اصلاح طلبان نسبت داده شده است؟
وقتی جریان حاکم نتواند اقدامات و رفتارهای خود را برای جامعه توجیه کند و در عین حال به شدت نگران از دست دادن ابزارهای قدرت در صورت انسجام مخالفان باشد از هر فعالیت و تحرک اجتماعی بیمناک میشود و در جهت سرکوب آن بر میآید در چنین نگاهی طبعا قانون هیچ جایگاهی نخواهد داشت چرا که هر قانون منصفانه ای (که ما در چارچوب قانون اساسی کشورمان تا حدودی به آن دسترسی داریم)حق مخالفت و اعتراض را برای شهروندان به رسمیت می شناسد و حکومت نمی تواند با اقدامات سختگیرانه و سرکوبگرانه این حقوق را منتفی سازد. بر همین مبناست که می توان ادعا نمود تراشیدن اتهامات و اعمال رفتارهای فراقانونی برای برخورد با مخالفان و منتقدان اقدامی استبدادی است. در واقع طرح اتهام انقلاب مخملی اسم مستعار کودتای مخملی و سپردن لگام نهاد های سیاسی و قانونی به حزب پادگانی و باندهای نظامی است. اکنون هم همین اتفاق در کشور ما افتاده است. انتخاباتی برگزار شده که علی رغم مشارکت 85 درصدی مردم، نتیجه اعلام شده با خواست اکثریت مردم مطابقت ندارد و دیدیم که اعتراضات از 23 خرداد یعنی یک روز پس از انتخابات آغاز شد. آن ها خود بهتر از هر کسی می دانند با رای مردم چه کرده اند ما ضرب المثلی داریم که می گوید آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است، متاسفانه برهم زنندگان رای مردم آنچنان مهسور قدرت شده اند که مدام و یکی پس از دیگری اشتباهات فاحشی را مرتکب می شوند. دستگیری بسیاری از فعالان سیاسی حامی مهندس موسوی و کروبی درست یک روز پس از انتخابات اشتباهی بود که اتفاق افتاد و تا به امروز هم ادامه دارد. همان طور که برخورد پلیسی و امنیتی با معترضین اشتباه بود که موجب شهادت شمار زیادی از هموطنانمان شد .این اشتباه هم همچنان اد امه دارد .مردم معترض تنها پاسخی که در مقابل اعتراض خود گرفتند دستگیری و سانسور و قربانی شدن بوده است. از همین روست که با طرح اتهام انقلاب مخملی در واقع به دنبال محملی هستند تا اشباهات خود را به گردن دیگران بیاندازند. هیچ اقدامی هم برای جلب نظر و اعتماد معترضین صورت نگرفته است.
- آیا در کشور ما انقلاب مخملی ممکن هست؟
ببینید ساختار حقوقی نظام جمهوری اسلامی، ظرفیت های لازم اما غیر کافی را برای پر کردن شکاف دولت و ملت دارد؛ چنانچه از این ظرفیت ها بخوبی استفاده شود انقلاب مخملی در ایران محال است. به عبارت دیگر با استقرار نهادهای مدنی و برگزاری انتخابات آزاد سالم و قانونی که گردش و توزیع قدرت را ممکن می سازد عملا شکافی بین حاکمیت و مردم ایجاد نخواهد شد و در صورت تحقق این امر مشارکت مردم در سطوح خرد میانی و کلان سازمان پیدا می کند. هر اقدامی که این ظرفیت را محدود و مسدود کند خود بخود فاصله ها را زیاد می کند. با نگاهی به کشورهایی که این نوع انقلاب ها را تجربه کرده اندمی توان دریافت همین شرایط است که زمینه وقوع انقلاب مخملی یا رنگی را پدید می آورد. این مسئله هم در مورد انتخابات مصداق پیدا می کند و هم جامعه مدنی.
- با این توضیح اصلاح طلبان از اتهام انقلاب مخملی مبرا میشوند؟
دقیقا تلاش قاطبه اصلاح طلبان پر کردن همین شکاف ها بوده است. تقویت جامعه مدنی دفاع از مطبوعات آزاد و انتخابات رقابتی و سالم رفتارهایی است که اتفاقا فاصله ها را پر می کند و بر اعتماد و مشارکت عمومی می افزاید. با همین هدف بود که شعار ما مشارکت گسترده مردم در انتخابات بود. این اصلی است که در تمام دنیا در حال تبدیل شدن به یک قاعده است. هر حکومتی که بخواهد خلاف این موضوع عمل کند با تهدید ات مختلفی مواجه خواهد شد که یکی از آن ها انقلاب های رنگی است.
- در مقاله ای که به عنوان کیفر خواست منتشر شد، دادستان تهران به سند راهبردی جبهه مشارکت اشاره کرده بود و از آن به عنوان مصادیق اتهام براندازی و انقلابهای مخملی برعلیه حزب استفاده کرده بود.
ببینید به جملاتی از این سند اشاره کرده بودند که اتفاقا حزب را مبرا می کند. در جایی گفته شده بود که حزب تلاش می کند با مردمسالاری نظام را تقویت کند. خوب این مسئله چه ربطی به براندازی یا انقلاب مخملی دارد آیا این جمله در مخالفت با نظام است؟ یا در جایی دیگر گفته شده بود که ما تلاش می کنیم با شرکت در انتخابات حضور خود را در نهادهای دموکراتیک مثل مجلس شورای اسلامی، شوراها، ریاست جمهوری و خبرگان رهبری به قدرت برسیم. آیا از این جمله مخالفت با نظام برداشت می شود؟ این هدف هر حزبی است؛ حزبی که در انتخابات شرکت نکند یعنی باید بخش عمده ای از ظرفیت و کار کرد خود را کنار بگذارد.
- با این حساب به نظر شما در چه صورتی امکان انقلاب مخملی در ایران وجود دارد ؟
من عواملی را که موجب می شود در یک نظام هیچگاه انقلاب مخملی رخ ندهد را گفتم. از آن مقدمه جواب سوال شما کاملا روشن است. هر نگرشی که بدنبال فرمایشی کردن انتخابات در کشور باشد یک قدم فاصله مردم را از نظام بیشتر می کند، به همان ترتیبی که اگر با نهادهای مدنی برخورد غیر قانونی صورت گیرد این فاصله بیشتر خواهد شد، شما ببینید در کشورهایی که این نوع انقلاب ها را تجربه کردند چه اتفاقی افتاده است. متاسفانه باید بگویم این اقتدار گرایان هستند که برای حفظ حضور خود در قدرت دانسته یا نادانسته امروز در مقابل مردم قرار گرفته اند. اگر فاصله وجود ندارد چرا باید روز تحلیف اینچنین در اطراف بهارستان حکومت نظامی ایجاد کنند؟ من واقعا نمی دانم هدف این گروه چیست؟ چرا اینچنین تیشه برداشته اند و به ریشه این نظام و این کشور می زنند؟ این فاصله ها چگونه قرار است پر شود؟ تا کی قراراست به مردم دروغ بگویند؟ اعتماد از دست رفته است. شما ببینید، وقتی برای تبرئه خود حاضر می شوند اینچنین شخصیت های نظام را در دادگاه نمایشی بنشانند و مانند اسیران کربلا با آنان برخورد کنند، چگونه این دیوار فرو ریخته اعتماد قرار است تر میم شود؟ از این دست متاسفانه بعد از انتخابات به وفور اتفاق افتاده است، و اشتباه پشت اشتباه، که اقتدارگرایان مرتکب شده اند. نمی دانم این ها واقعا با هدف خدمت به نظام این کار ها را می کنند، یا کینه و دشمنی با این نظام است که باعث تداوم و تشدید این اشتباهات می شود؟ تمام این تلاشهای نا کام فقط برای توجیه کودتایی است که به نام انتخابات در کشور ما انجام گرفته است.
- ولی آنان می گویند اصلاح طلبان تحمل شکست را ندارند و اساسا می گویند طرح تقلب خود باعث اغتشاش می شود؟
اصلاح طلبان در چندین انتخابات تا کنون شکست خورده اند و یا به پیروزی دلخواه خود نرسیده اند، اما در هیچیک از آن انتخابات این اتفاقات نیفتاد، دلیلش هم روشن است چون نتیجه اعلام شده تقریبا مطابق خواست اکثریت مردم بود. اما این بار ما مشارکت 85 درصدی داشتیم؛ خیلی از کسانی که تاکنون رای نداده بودند در این انتخابات شرکت کردند، مسئله اینجاست که نتیجه اعلام شده با خواست اکثریت مردم همخوانی ندارد؛ و همین باعث شده که اعتراضات فروکش نکند؛ تقریبا همه کسانی رو هم که فکر می کردند در این تظاهرات نقش دارند بلافاصله دستگیر کردند، اما اعتراضات ادامه دارد و نه فقط کم نشده، بلکه بیشتر هم شده است. بارها هم مهندس موسوی و آقای کروبی در خواست برگزاری تجمع آرام داده اند، اما شما ببینید حتی در بهشت زهرا به پسر دوازده ساله هم رحم نمی شود. آیا اگر یک انتخابات دیگر در کشور برگزار می شد هزینه بیشتری برای نظام داشت یا این اتفاقاتی که در این مدت افتاده؟ این که می گویم واقعا این گروه دارند به نظام آسیب می رسانند از همین نکته هاست. به هر حال دو راه پیش روی محافظه کاران وجود دارد، یکی اینکه همچنان در مقابل مردم بایستد که بنظر من اینکار بر شاخه نشستن و بن بریدن است و دیگر اینکه سعی کنند این فاصله ها را پر کنند. با به گلوله بستن مردم و زندانی کردن کنشگران جامعه مدنی و منع فعالیت آنها و سانسور این اعتماد بدست نخواهد آمد.
متن کامل مصاحبه روزنامه اعتماد با محمدرضا خاتمی
نزديکترين همفکران دکتر محمدرضا خاتمي در احزاب مشارکت، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران، مجمع روحانيون مبارز و کارگزاران سازندگي نزديک به 60 شبانه روز است که در بازداشت به سر ميبرند؛ بازداشتهايي که در عمر 30 ساله نظام بيسابقه بوده است. بيسابقه از آن رو که بازداشتشدگان جملگي از کارگزاران عاليرتبه دولت و مجلس در چند سال گذشته بودهاند. دکتر خاتمي هم چند ساعتي در بازداشت به سر برد. گفت وگوي «اعتماد» با دبيرکل سابق حزب مشارکت هم از اين بازداشت شروع شد.
-شما هم روز اول بازداشتها چند ساعتي بازداشت بوديد. ماجرا از چه قرار بود؟
اين هم قسمتي از يک سلسله بازداشتها بود. چون آن شب تمام اعضاي حزب که در يکي از جلسات عادي دفتر سياسي بودند، پس از حملهاي غيرمنتظره بازداشت شدند و حتي افرادي که زودتر جلسه را ترک کرده بودند در منازلشان دستگير شدند. من هم در شرايطي که حتي اجازه عوض کردن لباسهاي منزل را ندادند دستگير شدم. چهار ساعت هم بازجويي شدم، صبح هم به همراه چند تن ديگر آزاد شدم. اين طور به نظر ميرسيد که ميخواستند شلوغيهاي خيابانها در روز شنبه را به جلسات ما نسبت بدهند.
-محور پرسشها چه بود؟
قسمت عمدهاي از بازجوييها مربوط به جلسه ما بود که چه تصميمي ميخواستيد بگيريد. چه کاري قرار است انجام بدهيد. در کل ما را مسوول به خيابان آمدن مردم ميدانستند که من هم جوابهاي لازم را دادم. گفتم کساني که روي حزب مشارکت کار ميکنند و همه جا را شنود ميکنند مطمئن بودند که آمدن مردم به خيابان کار حزب مشارکت نيست. از نگاه ما اين سناريويي بود که همچنان ادامه دارد.
بخش ديگري از سوالات هم مربوط به خود حزب بود که خيلي به جريان انتخابات مرتبط نبود و بيشتر مربوط به سابقه حزب و کارهايي که حزب انجام ميداد بود. من نميدانم آيا به دنبال اين بودند که اطلاعات خود را درباره حزب تکميل کنند يا ميخواستند به عبارتي يک دستي به ما بزنند. اما من مطمئنم با توجه به اطلاعاتي که داشتند به خوبي ميدانستند اين حوادث به حزب ما مربوط نميشود. نه تنها به حزب ما که به هيچ کدام از احزاب اصلاحطلب مربوط نيست. علت اينکه اين حوادث را به حزب مشارکت و ديگر اصلاح طلبان منتسب ميکردند اين بود که نقطه پاياني بر سناريويي که نوشته بودند، بگذارند.
-برابر با اخبار منتشر شده پنج دسته ضابط قضايي افراد را دستگير ميکردند. اعضاي حزب شما توسط کدام يک از ضابطين قضايي بازداشت شدند؟
مطمئنيم که دستگيري ها توسط وزارت اطلاعات يا مستقيماً توسط دستگاه قضايي نبوده است. اگرچه يک حکم قضايي کلي که تاريخ حکم هم مربوط به قبلتر بوده، داشتند اما دستگاه قضايي راساً نقشي نداشته است. نيروي انتظامي هم نبوده است. شواهد و قرائن حاکي از اين است که دستگيريها زير نظر قرارگاه ثارالله بوده است.
-شما به يک سناريو اشاره کرديد که قرار بوده دستگيري اعضاي حزب مشارکت و ديگر گروههاي اصلاحطلب نقطه پايان آن باشد. اين سناريو چه بوده است؟
اگر تبليغات و اظهارنظرهاي گروههاي اقتدارگرا را دنبال کرده باشيد، زمزمههايي درباره انقلاب مخملي، براندازي نرم و مسائلي از اين قبيل شنيده ميشد. شما اگر روزنامه کيهان و ديگر رسانه هاي نزديک به اين روزنامه را پيگيري کنيد به راحتي مي توانيد اين خط را پيدا کنيد. اخيراً هم ديديم و شنيديم که برخي مسوولان اصلي آنها گفتند از يک سال پيش مطلع بودند و تمام امور را زير نظر داشتند. اگر با زاويه ديد آنها نگاه کنيم مجموعه اتفاقات و فعاليت هاي گروه هاي سياسي براي شرکت در انتخابات، انقلاب مخملي است که با سرنخ خارجي و عوامل داخلي صورت مي گيرد. از نگاه آنها اين جرياني است که وابسته به خارج است و برنامه هاي خارجي ها را اجرا مي کند. مي خواهند از انتخابات استفاده کنند تا به جايي برسند. اين زاويه نگاه آنان است. اما ديدگاه ما کاملاً متفاوت است. ما معتقديم عده يي افراد دلسوخته نظام و کشور جمهوري اسلامي هستند که متوجه نارساييها و کمبودهاي شديد در کشور شدهاند و در تلاش بودهاند با روشهاي مسالمت آميز از طريق قانوني آنها را درمان کنند و در ريل اصلي خودش که آرمانهاي انقلاب اسلامي است پيش ببرند. اين افراد از امکاني جز امکان قانوني داخلي هم نميخواهند استفاده کنند و مکانيسم هاي انتخابات را نيز با تمام ايراداتي که دارد پذيرفتهاند. قبول کردهاند که با وجود نظارت استصوابي و دهها اشکال ديگر وارد انتخابات بشوند. اين ديدگاه ماست. حالا ديدگاه افرادي که معتقدند اين اقدامات براي انقلاب مخملي بوده مملو از تناقض است.
-چه تناقضهايي در نظر آنها وجود دارد؟
ببينيد انقلابهاي مخملي و رنگي در کشورهايي اتفاق افتاده است که نظام آنها دو ويژگي برجسته داشته است. نخست ديکتاتوري بودهاند، دوم وابسته بودند. ما در هيچ کشور مردمسالار مستقلي انقلاب مخملي نديدهايم. براي اينکه در اين کشورها سازوکارهاي قانوني وجود دارد که مردم ميتوانند حرفشان را به دولت برسانند. بنابراين سناريونويسان انقلاب مخملي اين اعتراف را ميکنند که روز به روز پايگاه مردمي دارد تضعيف ميشود که ميتوان با يک انتخابات آن را ساقط کرد. من به درستي و نادرستي برگزاري انتخابات کاري ندارم اما همين که مردم پديده تقلب را قبول دارند و در يک روز بيش از سه ميليون نفر در تهران به خيابان ميآيند همين نشانگر اين است که حکومت نتوانسته حرفهاي خودش را به مردم القا کند. اين يک تناقض است که سناريونويسان بايد به آن پاسخ بدهند. دومين ايراد هم اين است که افرادي ادعا مي کنند از يک سال قبل متوجه شدهاند عدهاي از اصلاحطلبان ميخواهند از انتخابات سوءاستفاده کنند. شما که ميدانستيد قرار بوده انقلاب مخملي راه بيفتد چرا پيشگيري نکرديد؟ چرا اجازه دادند کشور وارد آشوب شود. اخيراً دولت ترکيه گروهي را به اتهام طراحي کودتا دستگير کرده است. آيا دولت ترکيه بايد اجازه ميداد کودتا کنند بعد براي دستگيري آنها اقدام ميکرد. اگر ادعا ميکنند قبل از انتخابات از همه چيز خبر داشتند چرا اين افراد را دستگير نکردند. اگر مي دانستيد اين انتخابات انقلاب مخملي است چرا تاييد صلاحيت کرديد؟ کسي که قرار بوده عامل انقلاب مخملي شود چرا از شوراي نگهبان تاييد صلاحيت مي گيرد؟ سومين تناقض آقايان اين است که کوچک ترين سندي براي اينکه قرار بود انقلاب مخملي در کشور اتفاق بيفتد ارائه نکردهاند. در 12 سال پس از اصلاحات اين همه را دستگير کردهاند اما آيا مدرکي پيدا کردهاند که نشاني از انقلاب مخملي باشد؟ الان هم عدهاي را دستگير کردهاند. شما به کيفرخواست نگاه کنيد کوچکترين دليل محکمهپسندي براي ادعاهايي که تبليغ ميکنند، وجود ندارد. اينکه در کيفرخواست ميگويند امريکا و اسرائيل قرار بوده اين کار را بکنند و آن کار را انجام بدهند خب پيش از اين در روزنامه کيهان آقاي شريعتمداري نوشته است. از افرادي هم که اعتراف گرفتهاند هيچ کدام حرفي از انقلاب مخملي نزدهاند. فقط به بحث تخلف و تقلب در انتخابات اشاره کردند. کدام يک سند داشتند که اين افراد با غرب ارتباط داشتند. (البته اميدوارم بعد از اين مصاحبه آنها را وادار نکنند به اين مسائل هم اعتراف کنند) هيچ وقت نميتوانند مدرکي در رابطه با انقلاب مخملي ارائه کنند. اکثر افرادي که دستگير شدهاند هيچ وقت ارتباطي با بي بي سي يا شبکه خبري صداي امريکا و ديگر رسانههاي خارجي نداشتهاند. خط مشي مشارکت اين بوده که از امکانات داخلي استفاده کند اما وقتي همه راهها بسته ميشود و عرصه بر خانوادههاي دستگيرشدگان تنگ ميشود، خانواده زندانيان مجبورند با بيبيسي مصاحبه کنند علاوه بر اينها اينان خودآگاه يا ناخودآگاه (گاهي آدم مشکوک ميشود که اينها از جاي ديگري خط ميگيرند) کاري ميکنند که تلويزيوني مثل بيبيسي ميتواند کشور را به هم بريزد. پرسش ما از آقايان اين است که اين چه اوضاعي است که در داخل درست کردهايد با هفت شبکه تلويزيوني و دهها شبکه راديويي 24 ساعته شبکه تلويزيوني مثل بي بي سي که دوسوم برنامههايش هم رقص و آواز است ميتواند کشور را به هم بريزد. بنابراين اگر بيبيسي نميتواند باعث اختلال در کشور شود و عوامل داخلي وجود دارد خب اين نشان ميدهد مردم ناراضي هستند و اين نارضايتي باعث بياعتمادي شده است که ممکن است حرف درست شما را هم نپذيرند. آينه چون نقش تو بنمود راست/ خودشکن آينه شکستن خطاست. اگر بخواهيم مسووليت نپذيريم و همه چيز را به گردن ديگري بيندازيم که سورنا را از سر گشاد زدن است و هيچ فايده يي هم ندارد. زماني که قتل هاي زنجيره يي رخ داد آن را به گردن اسرائيلي ها انداختند. يا در جريان دستگيري وبلاگ نويسان گفتند اينها جاسوسند. کجا رفتند جاسوسها؟ آيا نارضايتي ملي از بين رفت؟ مگر نه اينکه وقتي جرياني کشف ميشود يعني از بين رفته و ديگر نميتواند تداوم داشته باشد. پس چرا همچنان سر جاي اول هستند. غير از اين بوده که تحليل غلط داشتهايد؟ الان هم که همان تحليل غلط را داريد، تا کي ميخواهيد گناه حضور خود را به گردن دستگيرشدگان بيندازيد.
-آقاي دکتر خاتمي، اگر حزب شما وضعيت پيش آمده در انتخابات را نمي پذيرفت و زير بار آن نميرفت و از آن طرف هم اعتراض نميکرديد چه ميشد؟
اينجا دو مساله وجود دارد؛ يکي موضعگيريهاي سياسي و دوم حرکتهاي اجتماعي. موضعگيري سياسي کار احزاب و گروههاست. آنها در برابر حوادثي که اتفاق ميافتد بايد موضع مشخصي داشته باشند. نوع برخوردي هم که از ابتدا شد، معلوم بود قرار نيست به طور جدي به تخلفات رسيدگي شود. وقتي نتايج روز اول انتخابات مورد تاييد قرار ميگيرد، مگر ميشود انتظار رسيدگي به تخلفات وجود داشته باشد؟ ما فقط گفتيم نتيجه انتخابات را قبول نداريم و به صلاح نظام، کشور و مردم است که تجديد شود. اگر گروهي معتقدند آراي مردمي کسب کرده اند از راي گيري مجدد چه ترسي داشتند؟ اين موضع حزب ماست. اما اين موضع ما با آنچه مردم انجام داده اند کاملاً متفاوت است. مردمي که به حرکت درآمدهاند، احساس کردند به شعورشان، رايشان و به اقدام ملي که در انتخابات شرکت کردند، توهين شده و خود مردم به راه افتادند. اينها چون با حرکت عظيم و متحد مردم روبه رو شدند به دنبال متهم بودند. فکر ميکردند اين حرکت عظيم را جبهه مشارکت شکل داده يا آقاي موسوي سازماندهي کرده است. براي اينکه اگر اين گونه به دنبال متهم و مقصر نميگشتند بايد قبول ميکردند مهمترين محرک مردم در اين حرکتهاي سياسي و اجتماعي سوءعملکرد خود آنها بوده است. بنابراين فرافکني ميکنند و تقصير را به گردن احزاب و سازمان ها مي اندازند. مي خواهند افرادي را که در انتخابات شورآفريني کردند تبديل به ستاد آشوب کنند تا تئوري پيش ساخته خود را اثبات کنند. اما بپذيريد که اين گونه نيست. گروهي جوان، کارشناس و شخصيتهاي ورزيده سياسي که تمام توان خود را بر اين گذاشتند که در انتخابات پيروز شوند و مشارکت مردم در انتخابات را به مرز 40 ميليون رساندند به نتيجه اعتراض دارند. دستگيري اين افراد نه تنها خلاف قانون و شرع است بلکه رفتاري ناجوانمردانه است. اين 10 ميليون نفري که پاي صندوق آمدهاند، حاصل کار اصلاحطلبان بود. حالا اين افراد دستگير ميشوند تا تئوري شيطاني انقلاب مخملي ثابت شود. البته به نظر ما اين تئوري فقط و فقط براي پياده کردن افراد ديگري از قطار انقلاب بوده است.
-رابطه اين دو جنس موضعگيري چيست؟
اين دو جريان متفاوت است. چون حزب مشارکت اين توان را ندارد که بتواند اين عده از مردم را به خيابانها بياورد چراکه اگر اين توان را داشتيم در جاهاي ديگري از آن استفاده ميکرديم.
-مثلاً کجا؟
وقتي ما گردهمايي ميخواهيم تشکيل دهيم، کل افرادي که ميتوانيم جمع کنيم دو هزار نفر است. براي اين کار سازماندهي و امکانات کافي نداريم.
-به سازمان راي حزب هم اشکال وارد کردهاند؟
بله، الان ميخواهند به عنوان مدرک جرم عليه ما استفاده کنند. نميدانند که سازمان راي سازماندهي نيروهاي حزبي است براي اينکه مردمي که نميخواهند پاي صندوق بيايند تشويق کنند به راي دادن و اين هيچ ربطي به حرکتهاي مردمي ندارد؛ حرکتهاي خودجوش که فشار زيادي آوردند تا خاموشاش کنند. چشمشان را روي امواج عظيم نارضايتيها بستند و من دلسوزانه مي گويم اگر طرفدار نظام هستيد چشمان تان را روي واقعيتها باز کنيد و ببينيد در درون جامعه چه ميگذرد. اين درست نيست که سناريويي نوشته شود، بعد از دوم خرداد بخواهند خود را با آن تطبيق دهند و بالاخره روزي مشکلات آنقدر جدي ميشود که باعث شکست ميشود. الان يکي از مشکلات درون ملت اين است که بسياري از اين نيروها و بخشهاي عمدهاي از نهادها اين سناريو را باور نکردهاند.
-اين سناريو ساخته کيست؟
مهم نيست ساخته کيست اما نهادها و بخشهاي قدرتمندي هستند که ميتوانند حرفهايشان را تحميل کنند و بخش هاي ديگر را مجبور به سکوت کنند. کاري که ما بعد از انتخابات کرديم حرکتي مدني- سياسي و فقط اعتراض در قالب اعلام موضع بود. نه مشارکت، نه سازمان، نه جبهه اصلاحات و نه شخص آقاي موسوي، کروبي يا خاتمي هيچ کدام کوچکترين اقدامي که مردم را براي آمدن به خيابانها تشويق بکند، نکردند. خود مردم حرکت هايشان را سازماندهي مي کردند و اين طبيعي است که ما هم جزيي از مردم هستيم و چون حرکتهاي مسالمت آميز مردمي است ما هم در آن شرکت کرديم و شرکت در اين مراسم باعث افتخار ما بود. اما در حقيقت ما در اين جريان حضور مردمي را مي بينيم که درست مثل اتفاقات زمان انقلاب است اگر امام را به عنوان يک رهبر پيشتاز استثنا کنيم بقيه رهبران ما همه پشت سر مردم بودند و مردم چندين قدم جلوتر از رهبران بودند. الان هم اين اتفاق در کشور تکرار شده که مردم با فاصله بسيار زياد از رهبران حرکت ميکنند. مديريت کشور را چهار سال است به دست گرفتهاند و مردم از نظر اقتصادي و حتي فرهنگي در تنگنا قرار گرفتهاند. در جناح راست چه کسي در اجراي سياست هاي فرهنگي بهتر از آقاي صفارهرندي است؟ ولي وقتي سياست ها شکست مي خورد همه مي گويند کي بود کي بود من نبودم. آقاي صفارهرندي مي گويد با تحميل و فشار نمي شود به کارها ادامه داد. اين حرف آقاي صفارهرندي است. خب مگر اصلاحطلبان بودند که چهار پنج سال کشور را اداره ميکردند که اکنون شما اين گونه يکديگر را خنثي ميکنيد؟ در همه مسائل همين طور است.
-اين موضعگيريهاي حزب مشارکت تا کي ميخواهد ادامه پيدا کند، آيا شما حرکتهاي مردم را حمايت ميکنيد؟
احزاب در داخل کشور دچار مشکلات زيادي هستند و ما از لحاظ نداشتن امکانات و رسانههاي تبليغاتي ديگر دچار مضيقه هستيم. اين حرکت هاي ما را محدود ميکند. بيش از اينکه به فکر اين باشيم که احزاب ميتوانند نقشهاي عظيم اجتماعي داشته باشند، در مرحله اول بايد تحزب را جا بيندازيم و به حاکميت بگوييم وجود حزب لازم است و وقتي اين مرحله را طي نکنيم امکان برنامه ريزي درازمدت وجود ندارد. ما بايد پايه هاي حزب را محکم کنيم. امسال يازدهمين سال تاسيس حزب مشارکت حزب است و در اين 11 سال اينقدر تحت فشار بوديم که هنوز معتقديم حزب کاملي نيستيم اما به همان اندازه که توانستيم حزبيت خود را ثابت کنيم در مسائل اجتماعي و فرهنگي و در حوزه هاي محدود نقش داشتهايم. حزبي که حتي يک روزنامه نداشته باشد چگونه افکارش را بايد به مردم بگويد. حزبي که اجازه يک گردهمايي ندارد، چگونه بايد با مردم سخن بگويد يا حزبي که هر فردي ميتواند آن را تهديد کند و مصونيت ندارد، چگونه مي تواند اثرگذار باشد.
- اين کار درازمدت شماست. پرسش من ناظر به همين اتفاقات است.
مهمترين وظيفه مشارکت تحليل صحيح و روشنگري است و بگوييم که چگونه ميخواهند اذهان را فريب دهند و مهم ترين دليل هم اين بوده که کودتاي مخملي که توسط آنها برنامهريزي شده بود، شکست خورده. اين قدرت نمايي که افراد را به دادگاه ميآورند اعتراف ميگيرند دليل شکست آنها است. به نظر شما چند نفر باور کردند اين اعترافگيريها واقعي بوده. اين به چه صورت حاصل شده است به خاطر اين بوده که احزاب توانسته اند حقيقت را به مردم بگويند. البته ما تمام تلاش مان را براي آزادي دوستان مان کردهايم و ميکنيم. يکي از اهداف بزرگ اصلاحطلبان ارائه الگوي درست از جمهوري اسلامي است.ما جمهوري اسلامي خواه هستيم. البته اين کار سختي شده چون در ذهن مردم از جمهوري اسلامي همين اتفاقات نقش بسته است ولي ما نبايد از آرمان و اعتقاد خودمان دست بکشيم. اما من معتقدم جمهوري اسلامي که ما مي گوييم يک مزيت دارد و آن هم اين است که تحميل نمي شود. يعني وقتي مردم مي گويند ما جمهوري اسلامي نميخواهيم، ما حق نداريم به مردم بگوييم «اشتباه ميکنيد، بايد بخواهيد». البته ميتوانيم بگوييم ما جمهوري اسلامي را قبول داريم اما اگر هم نخواستند اين حق آنهاست و ما تلاش ميکنيم جمهوري اسلامي را درست به مردم نشان دهيم و آنها را مايل به جمهوري اسلامي کنيم. اين مزيت جمهوري اسلامي است که ما معتقديم بايد وجود داشته باشد. ما به هيچ وجه از جمهوري اسلامي خواهي دست برنمي داريم، اما آن را نقد و نفي ميکنيم با روشهاي قانوني و مسالمت آميز.
-مجموعه اصلاح طلبان يا حزب مشارکت چه فرمولي براي معرفي چهره واقعي جمهوري اسلامي دارند؟
راه همين راهي است که آمديم و درست هم هست و در روش چارچوب مهم است. يعني روشهاي مدني و قانوني، مسالمت آميز و پرهيز از خشونت و استفاده از ظرفيتهاي ملي. اين اصول ماست که از اين اصول تبعيت ميکنيم و اين راهي است که امروز جواب داده. اما نقشه آنها را بايد خواند و اين طور به نظر مي رسد که ميخواهند با اين فشارها ما را به نقطه جوش برسانند تا جايي که منفجر شويم و دست به کارهايي بزنيم که بهانه به دست آنها بدهد. اما عموم جبهه اصلاح طلبان متوجه اين توطئه هستند و خود کنترلي و تحمل درد و رنج و استفاده از ظرفيتهاي قانوني نکاتي است که اصلاح طلبان رعايت ميکنند و به آنها پايبند هستند. ظرفيتهاي قانوني يعني قانوني که در قانون اساسي آمده است. قانون اساسي ميگويد تجمعات آزاد است و احتياج به مجوز هم ندارد. حزب قانوني هم حق دارد اعلام موضع کند که آنها جلوي اعلام موضع را ميگيرند و هزينه را زياد ميکنند و نميتوانند تا ابد با استفاده از قوه قهريه يا فشار جلوي مردم را بگيرند.
-آيا جبهه اصلاحات از حرکات قانوني خودش دست برمي دارد؟
قطعاً دست برنميدارد. جريانات سازمان يافته سياسي اصلاحات حتماً اين مسير را ميروند.
-جنبش اجتماعي چه نسبتي با آقايان موسوي، خاتمي و کروبي دارد؟
جنبش اجتماعي آنقدر قوي است که همه را به دنبال خودش مي شاند. يعني جريان تقلب در انتخابات خيلي از پردهها را از چشم ها کنار زد و خيلي از رودربايستيها را هم از بين برد.
نوروز: بدرالسادات مفیدی برگزاری هرگونه تجمع در برابر انجمن صنفی روزنامه نگاران را تکذیب کرد.در پی انتشار برخی اخبار مبنی بر برگزاری تجمع اعتراض آمیز در حمایت از انجمن صنفی روزنامه نگاران و محکومیت پلمپ غیر قانونی آن، بدر السادات مفیدی در گفتگویی با خبرنگار نوزور با ضمن تاکید بر غیر قانونی بودن این پلمپ برگزاری هر گونه تجمع در مقابل انجمن صنفی را تکذیب کرده و از همه افراد جامعه خواست با آرامش و دقت نظر بیشتری اینگونه اخبار را بررسی کنند.
وی در ادامه با تشکر از کسانیکه در حمایت از انجمن و محکومیت این حکم غیر قانونی اقدامی را انجام داده اند گفت:" تمام ظرفیتهای حقوقی و قضائی را برای ابطال این حکم غیر قانونی به کار خواهیم بست."
شورای فعالان ملی مذهبی در واکنش به بازداشت هاله سحابی بیانیهای صادر کرد. متن این بیانیه را در ادامه میخوانید:
هاله سحابی (قرآن پژوه و از فعالان سیاسی و اجتماعی و حوزه زنان)، دختر ۵۴ ساله مهندس عزتالله سحابی از شهروندانی است که در تاریخ ۱۴ مرداد به طور غیرقانونی بازداشت شده است. بنا به مشهودات افراد حاضر در صحنه ایشان توسط لباسشخصیها به شدت مضروب و دستگیر شده و بوسیله یک ماشین با شماره شخصی که معلوم نیست متعلق به چه نهادی است، به مکان نامشخصی منتقل شده است.
شورای فعالان ملی - مذهبی ضمن اظهار تأسف از روندی که حاکمیت و دولت را بیش از پیش در برابر مردم قرار داده، برخوردهای خشونتبار توسط نیروهای غیررسمی و رسمی با شهروندانی که منتقد و معترض به انتخابات «و دولت ۲۳ خردادی» هستند، محکوم میکند و اعلام میدارد با توجه به بیماری دیابت خانم سحابی و زخمی شدن ایشان در هنگام دستگیری، سلامتی نامبرده به شدت تهدید میشود. ما خواستارآزادی فوری ایشان بوده و مسئولیت حفاظت از جان و سلامتی خانم هاله سحابی را برعهده نیروهای انتظامی و امنیتی میدانیم.
شورای فعالان ملی - مذهبی
۱۵ مرداد ۱۳۸۸
بازی تیمهای پیروزی تهران و مس کرمان در اولین هفته لیگ برتر فوتبال، حاشیههای زیادی داشت؛ از خالی بودن ورزشگاه و توزیع بلیط مجانی، تا راه ندادن خبرنگاران به کارت خبرنگاری، یا بازداشت تعدادی از تماشاگران، یا دستبندهای سبز دو بازیکن این دو تیم در این بازی و در نهایت جمع شدن پرچم و پارچه نوشتههای سبز از ورزشگاه!
به گزارش موج سبز آزادی، سعید قرایی خبرنگار ورزشی کرمان در وبلاگ «تک به تیک» حاشیههای بازی مس کرمان و پیروزی تهران را شرح داده است که بخشهایی از این نوشته وبلاگی را با هم میخوانیم:
زماني كه پرسپوليسي ها براي گرم كردن خود وارد زمين چمن ورزشگاه باهنر كرمان شدند از ديدن سكوهاي خالي به شدت تعجب كردند.آن ها اصلا عادت نداشتند كه براي انجام بازي به يك شهرستان بروند و با سكوهاي خالي روبرو شوند كه سي درصد ورزشگاه را به خود اختصاص داده باشند! پيش از اين كرماني ها به زمان بازي اعتراض كرده بودند و خواهان جلو افتادن آن بودند.
معمولا رسم بر اين است كه زماني پرسپوليس و استقلال به شهرستان ها مي روند تا به بازي بپردازند، بازار فروش بليط در بازار سياه داغ مي شود اما در اتفاقي نادر اين بار عكس اين ماجرا در كرمان رخ داد!در حالي كه كمتر از 20 دقيقه به شروع بازي مس و پرسپوليس در ورزشگاه باهنر كرمان باقي مانده بود برخي از مسئولين زماني كه خلوتي بيش از اندازه ورودي هاي ورزشگاه و سكوها را ديدند، براي پر شدن ورزشگاه تصميم گرفتند بليط هاي دوهزار توماني اين بازي را به شكل رايگان ميان تماشاگران توزيع كنند تا آن ها با تماس با دوستان و آشنايان خود، آن ها را براي ورود به ورزشگاه تشويق كنند!
خبرنگاران حاضر در ورزشگاه باهنر كرمان براي پوشش خبري بازي پرسپوليس و مس مصائب و مشكلات جالبي را براي ورود به ورزشگاه تحمل كردند.در حالي كه از سوي تربيت بدني كرمان كارت هاي خبرنگاري مخصوصي براي اين بازي صادر شده بود، به دليل ناهماهنگي با نيروهاي يگان ويژه و عدم ارائه تصوير اين كارت به ماموران، سبب شد كه نيروي انتظامي از ورود خبرنگاران به جايگاه مخصوص آن ها جلوگيري كند. اما نكته جالب تر اينكه برخي از مامورين كه با اين كارت ها آشنايي داشتند براي ورود خبرنگاران به جايگاه به آن ها بليط هاي قسمت VIP را دادند تا آن ها مجوز ورود به ورزشگاه را پيدا كنند!
با شروع بازي پرسپوليس و مس در دست برخي از تماشاگران حاضر در ورزشگاه شهيد باهنر كرمان پرچم و پارچه نوشته هاي سبزي به چشم مي خورد كه عمدتا شعارهاي در وصف امام زمان برروي آن ها درج شده بود.
اما با شروع نيمه دوم هيچ يك از اين پرچم ها و پارچه نوشته ها برروي سكو ها به چشم نمي خورد تا اعلام شود آن ها براي جلوگيري از هرگونه شائبه جمع آوري شده اند! البته برخي از بازيكنان دو تيم هم در اين بازي از دست بند سبز استفاده كرده بودند كه با عدم باز شدن آن ها در نيمه دوم مشخص شد حساسيت ها نسبت به اين دست بندها كمتر از روزهاي قبل شده است!
با اينكه به دليل استقبال كم تماشاگران از بازي پرسپوليس و مس، نيروي انتظامي كار راحت تري براي كنترل اين بازي داشت اما با اين حال تا پيش از شروع بازي تعدادي از تماشاگران خاطي بازداشت شدند.تعداد اين تماشاگران تا پيش از شروع بازي به 15 نفر مي رسيد كه علت اصلي بازداشت آن ها به همراه داشتن مواد منفجره و ايجاد هرج و مرج در صفوف خريد بليط و نداشتن حالت عادي بود! هرچند تعداد رسمي افراد بازداشتي اين بازي اعلام نشد اما تا پايان بازي اين تعداد افزايش پيدا كرده بود. نيروي انتظامي كرمان به دليل همزماني اين بازي با جشن هاي نيمه شعبان تدابير امنيتي ويژه اي براي كنترل بازي مس برابر پرسپوليس داشت و از چند ساعت قبل از بازي مامورين خود را در اطراف ورزشگاه باهنر مستقر كرده بود. هرچند در اين بازي اتفاق خاصي رخ نداد كه اين نيرو را به دردسر بي اندازد.
«موج سبز آزادی» یادآور میشود که برخی وبلاگنویسان و فعالان فضای مجازی پیشنهاد حضور سبزها در استادیوم و استفاده از فرصت بازیهای لیگ را مطرح کردهاند.
سایت کانون جوانان حزب کارگزاران خبر داد که طبق روال گذشته ستاد نماز جمعه تهران ، نماز جمعه ٢٣/۵/٨٨ به امامت آیه الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان رهبری با حضور گسترده اقشار مختلف مردم و مسولین اقامه خواهد شد.
این سایت نوشته است: نماز عقیدتی - سیاسی جمعه، حاوی نكات عقیدتی جدی برای رستگاری دنیوی و اخروی بوده و نیز دارای تاثیرات ژرف و غیر قابل انكار در امور حكومتی و كشور دارا می باشد. همانگونه كه مقام معظم رهبری بر سخنان آیه الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر دلجویی از آسیب دیدگان حوادث اخیر مهر تایید زدند امیدواریم در این هفته نیز مردم و مسولین از سخنان پر فیض آیت الله هاشمی رفسنجانی بهره برده و از نصایح ایشان برای برون رفت از مشكلات فعلی استفاده نمایند.
این گزارش در ادامه، افزوده است: اما در برخي محافل غير رسمي صحبت از اين است كه به خاطر فشارها از طرف گروهي خاص و تندرو بر ستاد ائمه ي جمعه ، نوبت آيت الله هاشمي رفسنجاني به تعويق بيفتد. ولي طبق روالي كه در اين ساليان وجود داشته است ، نوبت اين هفته متعلق به آيت الله هاشمي رفسنجاني است. فقط در صورت موافقت آيت الله هاشمي رفسنجاني ، جاي ايشان شخصي جايگزين خواهد شد. قابل ذكر است كه نماز جمعه ي ٢٦ تير ماه با حضور ميليوني مردم و به امامت آيت الله هاشمي برگزار شد و از اين رو اين احتمال وجود دارد كه نماز جمعه ي اين هفته نيز با حضور گسترده ي مردم مواجه شود.
یک وبلاگنویس مشاهدات خود را درباره وضعیت دیروز خیابان و میدان ولیعصر و میدان ونک به رشته تحریر درآورده است که در ادامه میخوانید:
1 : در میدان ونک به سمت میدان ولی عصر یک ون نیروی انتظامی که روی آن نوشته شده بود "یگان امداد" به شماره پلاک 36412 یک مادر و دختر و سه زن دیگر را دستگیر کردند و آنها را سوار ون کردند و بردند. ماشین ون از میدان ولیعصر به طرف آنها آمد و وقتی که آنجا توقف کرد دو نفر از توی ماشین و دو زن چادری از توی پیاده رو به طرف زنها رفتند و آنها را به سمت ماشین بردند و سوارشان کردند. دختری که همراه مادرش بود داشت چیزی را توی شلوار جینش پنهان میکرد, که فکر میکنم موبایل بود و احتمال دادم که دختر از نیروهای انتظامی عکسی گرفته و بعد آن دو زن چادری به آن ون خبر داده اند و آن ون خودش را رسانده و آنها را دستگیر کرده اند. همراه آن مادر و دختر سه زن دیگر را هم دستگیر کردند که من نتوانستم چهره آنها را ببینم. متاسفانه پیاده رو توی آن ساعت (حدود ساعت 6:30) خیلی خلوت بود و آن زنها هم بدون هیچ گونه اعتراضی به خاطر اینکه از چند جهت چندین نفر آنها را مخاصره کرده بودند سوار ماشین ون شدند.
2 : در خیابان ولیعصر بین میدان ولیعصر و تقاطع شهید بهشتی, یک بنز نیروی انتظامی کنار خیابان نگه داشت و دو نفر با لباسهایی کاملا متفاوت یعنی شاوار جین و تی شرت از دو طرف پیاده رو دویدند و سوار ماشین شدند و رفتند. ما که از کنارشان با ماشین میگذشتیم متوجه بگو بخند های آنها شدیم. آنها نفوذی هایی بودند که هرکدام یک طرف پیاده رو در حال حرکت بودند. و شاید توی آن لحظه پستشان تمام شده بود و یا برای جاسوسی به جای دیگری برده شدند.
3 : تمام خیابان ولی عصر مخصوصا از پارک ساعی به سمت شمال پر از عکس موسوی و شعار و علامت وی روی در و دیوار و صندوقهای پستی و جاهای دیگر بود. که خیلی دوست داشتم یک سری عکس از آنها تهیه کنم اما به خاطر حضور پر رنگ نیروهای انتظامی این کار شدنی نبود. اینبار که از خیابان ولیعصر رد شدید به در و دیوار و صندوقهای پستی بیشتر توجه کنید. چند مورد روبانهای سبز را دیدم که دور میله تابلوهای راهنمایی رانندگی بسته شده بود. حتی یک مورد زن و شوهری که با بچه شان و کالسکه اش بیرون آمده بودند به پایین کالسکه روبان سبز بسته بودند. امیدوارم یکی پیدا شود که بتواند بدون هیچ خطری از آن شعارها و علامتها عکس بگیرد و مجموعه ای درست شود چون مطمئنا کنار هم گذاشتن آنها هم باعث دلگرمی همه میشود و هم باعث میشود به این کار بیشتر پرداخته شود.
4 : کمی بعد از تاریک شدن هوا زن و شوهری سوار بر یک موتور سیکلت از پایین خیابان ولیعصر به سمت بالا در حال حرکت بودند که زن پرچم سبزی را بالا نگه داشته بود و همانطور به سمت میدان ونک در حال حرکت بودند. همه ما تعجب کرده بودیم که چطور جرئت کرده اند توی خیابانی که پر از مامور و جاسوس است چنین کاری بکنند.
5 : متاسفانه ما به هرجا که میرسیدیم یا تجمع تمام شده بود و یا بعد از رفتن ما شکل میگرفت برای همین هیچکدام از تجمع هایی که ویدوهاش منتشر شد را ندیدیم. البته خیلی واضح است که عمر این تجمع ها در حد چند دقیقه است و بلافاصله نیروهای انتظامی و دیگر نیروها واکنش نشان میدهند و مردم را مورد لطف و عنایت قرار میدهند.
6: تعداد نیروهای انتظامی که دیروز به میدان ولیعصر آمده بودن کمتر از روز پیشش یعنی 14 مرداد بود ولی باز هم قاب توجه بود. نکته حالب در مورد این نیروها این بود که بعد از ساعتی همه شان توی پیاده رو ها جوری ولو بودند که آدم خنده اش میگرفت. فکر میکنم این بیچاره ها از کار و زندگی افتاده اند. نزدیک دو ماه است که در آماده باش به سر میبرند و به نظرم میرسد که در تمامی این چهار سالی که [...] باید همینطور توی خیابانها حضور داشته باشند چون مردم هرجا که چشم آنها را دور ببیند شروع به شعار دادن میکنند.
منبع: وبلاگ «بررسی نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 88» entekhabatj88.blogspot.com
دكتر هاشم آقاجري، فعالان سياسي بازداشت شده پس از انتخابات 22 خرداد را گروگان هاي كودتاي انجام شده بر عليه راي و اراده ملت دانست و گفت:شيوه بازداشت و نحوه برخورد با فعالان سياسي بازداشت شده از حالت يك حركت خودسرانه و يا مخالف قانون فراتر رفته و يك نوع گروگان گيري سياسي است.
به گزارش ادوارنيوز هاشم آقاجري كه در منزل مهندس بهزاد نبوي و در جمع اعضاي كميته پيگيري بازداشت هاي خودسرانه و خانواده زندانيان سياسي حوادث اخير سخن مي گفت، سخنان خود را با طرح اين سوال آغاز كرد كه فعالان سياسي اصلاح طلب به چه دليل بازداشت شده اند؟
عضو شوراي مركزي مجاهدين انقلاب در تشريح دلايل بازداشت ها گفت: ظاهر قضيه اين است كه مطابق با اعلان رسمي،فردي با 24 ميليون راي بي سابقه ملت در انتخابات پيروز شده است و با شركت 40 ميليوني مردم، يك حماسه عظيم خلق شده است. اما درست در فرداي اين روز كساني كه به قول آقايان در خلق اين حماسه شريك بوده اند و براي به پاي صندوق آوردن مردم تلاش كرده اند دسته جمعي بازداشت شده اند.
آقاجري ادامه داد: اين يك پارادوكس رسوا براي كارگردانان اين دستگيري ها و مجريان اين شوهاي محكمه اي است كه اگر اين انتخابات كاملا دموكراتيك بوده و از همه مهم تر فرد پيروز حمايت بيش از 24 ميليون نفر از شهروندان را با خود دارد ديگر چه نيازي به اين بگير و ببندها و اين خونريزي ها و اين جنايت ها و شوهاي محكمه اي بود؟
هاشم آقاجري گفت: آنچه در مدت اخير اتفاق افتاد نه تنها جنايت بر عليه اصول انساني بلكه جنايت بر عليه اصول مذهبي و اخلاقي بوده است و امروز مي بينيم كه با عبارت غير استاندارد مي خواهند جنايات خود را توجيه كنند.
استاد دانشگاه تربيت مدرس با اشاره به موارد نقض حقوق بشر در زندان هاي جمهوري اسلامي در سال هاي گذشته گفت:شكي نيست كه در زندان هاي جمهوري اسلامي جنايات زيادي انجام شده است. اما كجا ما در اين سي سال سراغ داشتيم كه با باتوم بر سر يك نوجوان 12 ساله در بهشت زهرا بزنند و او را بكشند و يا زندانيان را چنان مجروح كنند كه در زندان بميرند و بعد مدعي شوند كه آنها مننژيت داشتند و بازداشتگاه غيراستاندارد بوده است.؟
آقاجري هدف اصلي از بازداشت فعالان سياسي را گروگان گيري براي تحت الشعاع قرار دادن اصل موضوع كودتا دانست و گفت: منطق گروگان گيري منطق بده بستان است. گروگان گيران با به گروگان گرفتن يك فرد يا گروه،جان او را وجه المصالحه براي چانه زني و حل موضوع اصلي مي كنند تا صورت مسئله فراموش شود و ما در قضيه بازداشت ملوان ها و همچنين بازرگانان و اتباع خارجي اين نوع گروگان گيري را به عينه شاهد بوده ايم.
عضو شوراي مركزي مجاهدين انقلاب ادامه داد: گروگان گرفتن فعالان سياسي بعد از انتخابات در واقع براي آن است كه افكار عمومي و رسانه ها و مردم را از مسئله اصلي يعني كودتا در 22 خرداد منحرف سازند و ذهن آنها را مشغول به قضيه بازداشت ها كرده و خواسته اصلي يعني بازگرداندن راي ملت را به خواسته براي آزادي گروگان ها تغيير دهند و بدينوسيله آزادي فعالان سياسي اصلاح طلب وجه المصالحه حل مسئله اصلي يعني تقلب در انتخابات شود.
هاشم آقاجري گفت: مسئله اصلي ما اين است كه در 22 خرداد 88 يك اراده در داخل حاكميت بر عليه راي ملت كودتا كرده است و به همين دليل مردم خواهان پس گرفته شدن راي خود هستند. اما آقايان مي خواهند كه ما مسئله اصلي را كنار بگذاريم و با آزادي زندانيان مسئله تقلب در راي ملت را فراموش كنيم.
آقاجري، عدم اجازه به خانواده ها براي اطلاع از وضعيت فرزندان و همسرانشان را از ديگر مصاديق گروگان گيري دانست و افزود فارغ از ايرادات قانوني و اساسي به اين بازداشت ها كار به جايي رسيده است كه اجازه يك تماس تلفني چند دقيقه اي با خانواده را نيز سلب كرده اند.
عضو شوراي مركزي مجاهدين انقلاب با تاكيد بر بي فايده بودن گروگان گيري گفت: 22 خرداد و حوادث بعد از آن يك تغيير فاز اساسي و كيفي است چرا كه در بسياري از اعتراضات قبلي توده هاي مردمي شركت عمده نداشتند اما در اين قضايا ميليون ها نفر از مردم كه به فردي به جز فرد پيروز اعلام شده راي داده اند به دنبال سرنوشت راي خود هستند و پخش كردن اعترافات چند نفر مشكلي را حل نخواهد كرد و حاكميت بايد براي قانع كردن ميليون ها نفر فكري بكند.
آقاجري با اشاره به پخش اعترافات تلويزيوني حجت الاسلام ابطحي و محمد عطريانفر گفت: اگر آقايان برهان هاي قاطع و استدلال هاي منطقي دارند كه بر اساس آنها توانسته اند آقايان ابطحي و عطريانفر را در زندان قانع كنند كه در انتخابات تقلبي نشده است،چه خوب است كه همان برادراني كه زندانيان سياسي را قانع مي كنند و امروز معلوم شده است كه بسيار متدين و خوش رفتار هستند و به زندانيان خود ميوه هم مي دهند! به تلويزيون آمده و استدلال ها ي خود را براي ميليون ها ايراني هم توضيح دهند چرا كه توده ميليوني مردم را نمي توان به درون سلول انفرادي برد و مانند آقاي ابطحي و آقاي عطريانفر قانع كرد.
آقاجري در همين خصوص گفت: مگر وقتي مقام رهبري در همان روزهاي اول بر انتخابات مهر تاييد مي زند و اين تاييد خود را بارها تكرار مي كند مردم توجيه نشده اند كه انتخابات سالم بوده است كه آقاي ابطحي و عطريانفر هم بايد به تلويزيون بيايند و بر انتخابات مهر تاييد بزنند و بگويند كه تقلبي صورت نگرفته است؟!
آقاجري كه خود در سال 81 ماه ها در انفرادي به سر برده است در ادامه با تشريح شگردهاي اطلاعاتي كه براي نادم كردن و تواب سازي زندانيان سياسي انجام مي شود پرداخت و گفت:در ابتدا سعي مي كنند تا هويت زنداني را از طريق ايزوله كردن او تغيير دهند و براي او يك هويت كاذب بسازند و سپس با تحريك حساسيت هاي مذهبي و ايجاد حس گناه در فعالان سياسي آنها را مجبور به تغيير موضع كنند.
دكتر آقاجري افزود:شايد بنده به دليل سال ها آشنايي با مهندس بهزاد نبوي و ساير دوستان زنداني صحيح نباشد كه به تعريف از ويژگي هاي آنها بپردازم اما شهادت مي دهم كه بهزاد نبوي ملي ترين فرد سيستم جمهوري اسلامي است.
آقاجري با اشاره به اتهاماتي كه بر عليه روساي جمهور سابق و فعالان سياسي اصلاح طلب وارد شده است خطاب به حاكميت گفت: در اين نظام دور تسويه فعالان سياسي مرتبا اتفاق افتاده است و اگر در ابتدا جنبه اي نا آگاهانه داشت امروز كاملا آگاهانه است.اگر افرادي كه 8 سال رييس جمهور و رييس مجلس بوده اند و يا امروز رييس خبرگان هستند همه و همه وابسته و مزدورند پس چه تضميني است كه شما مزدور نباشيد؟چه تضميني است كه فردا روز خود شما را به وابستگي متهم نسازند؟ من مطمئن هستم كه اگر شخصيت هاي خدومي چون بهزاد نبوي وابسته به دشمن هستند قطعا خود شما نيز وابسته و مزدوريد. نمي دانيد كه بر سر شاخه نشسته ايد و بن مي بريد چه تضميني است كه فردا روز گروه ديگري نيايند و شما را به وابستگي متهم نكنند؟
آقاجري در پايان گفت: اين اعترافات اگر چه براي شارژ روحيه مريدان و ذوب شدگان مفيد است اما تاثيري در ملت ندارد. آقايان بايد فكري به حال ميليون ها ايراني بكنند كه در مسايل اخير لا اقل خودشان راي داده اند و خودشان مي دانند كه به چه كسي راي داده اند. اگر تمام افراد بازداشت شده بيايند و امضا بدهند كه در انتخابات تقلبي نشده است اين توده ميليوني حرف آنها را باور نخواهد كرد.
گزارش زیر، مشاهدات یک شاهد عینی از وضعیت خیابان و میدان ولیعصر در شب نیمه شعبان است که برای «موج سبز آزادی» ارسال شده است. از دیگر موج آفرینان نیز میخواهیم گزارش خود را با ذکر جزئیات و به صورت ویراسته و قابل انتشار برای ما ارسال کنند.
ما امشب میدان ولی عصر و خیابان ولی عصر بودیم. خیابان مملو از جمعیت بود خیلی ها با تی شرت و شال سبز بودند. اطراف میدان ولی عصر هم پر بود از نیروی ضد شورش. حتی شب نیمه شعبان هم آماده باش بودند.
خیابان شلوغی غیر قابل وصفی داشت. نمی دونم واقعا مردم برای نشان دادن اعتراض آمده بودند یا چون شب جمعه و شب عید بود، ولی به هر حال من تا به حال خیابان ولیعصر رو اینجوری ندیده بودم. البته به کسانی هم که پوشش سبز مثل تی شرت یا خانمها شال و مانتوی سبز داشتند گیر نمی دادند.
توی چهره های نیروهای ضد شورش هم خستگی نمایان بود، درست مثل گرگی که برای به دست آوردن طعمه ساعتها کمین کرده، اما چیزی نصیبش نشده. به محض تاریک شدن هوا هم باز مثل شبهای گذشته مردم با زدن بوق شروع به اعلام اعتراض کردند، ولی چون تقریبا ترافیک بود، باز هم ایرادی بهشون گرفته نشد. اما بوق ماشینهای معترض و حامی جنبش سبز رو به خوبی می شه تشخیص داد.
خانواده سعید حجاریان از ادامه بازداشت و وخیمتر شدن وضع سلامت او ابراز نگرانی میکند. زینب حجاریان، دختر آقای حجاریان در گفتگو با بی بی سی فارسی از بدتر شدن وضع تنفسی پدرش خبر داده است.
به گفته خانم حجاریان، مادرش روز پنجشنبه در ملاقات با پدرش متوجه شدت یافتن ناراحتی تنفسی او شده است.
بر این اساس، وجیهه مرصوصی، همسر سعید حجاریان در ملاقات پیشین خود متوجه زردی پوست و ناراحتی تنفسی او شد و حال که بعد از دوازده روز دوباره با وی دیدار کرده، وضع مجاری تنفسی او حادتر بوده است.
به گفته خانم حجاریان، پزشک معالج پدرش احتمال می دهد آقای حجاریان به خاطر آلودگی قارچی محیط زندان دچار بیماری سل یا التهاب عفونی مجاری تنفسی شده باشد.
او از مسوولان خواست با آزادی آقای حجاریان امکان برخورداری او را از رسیدگی پزشکان متخصص و پرستاری خانواده فراهم کنند.
زینب حجاریان با اشاره به عوارض جسمی و روحی ناشی از ترور آقای حجاریان در سال 1378 گفت: "پدرم یک فرد بیمار و ناتوان است و هر دفعه که ملاقات داریم شاهد هستیم عوارض جدیدی را نشان می دهد. بعد به خانواده می گویند شما نباید مصاحبه کنید، باید سکوت کنید و اگر مصاحبه کنید وضع پدر بدتر می شود."
خانم حجاریان همچنین از احتمال حضور پدرش در جلسه روز شنبه دادگاه معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اظهار بی اطلاعی کرد.
آقای حجاریان قرار بود روز پنجشنبه به همراه گروهی دیگری از بازداشت شدگان در دادگاه حاضر شود که این جلسه به شنبه موکول شد.
سعید حجاریان، در سال 1378 در حالی که نائب رئیس شورای شهر تهران بود در برابر ساختمان این شورا مورد سوئ قصد قرار گرفت و از آن تاریخ به علت آسیب دیدگی سیستم اعصاب مرکزی دچار مشکلات حرکتی و گفتاری است.
او در انتخابات ریاست جمهوری اخیر از حامیان میر حسین موسوی، یکی از دو نامزد اصلاح طلب بود و پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به همراه ده ها تن از سیاستمداران اصلاح طلب، روزنامه نگاران و معترضان بازداشت شد.
یک وبلاگ نوشت: صدای تیراندازی پیدرپی کودتاچیان به طرف عدهای از معترضین اجتماعات روز پنجشنبه 15 مرداد اطراف میدان نارمک –هفت حوض– و فلکه اول تهرانپارس تا پاسی از بامداد شانزدهم مردادماه شنیده شده و این تیراندازی به مدت ۱۰ دقیقه ادامه داشته است.
وبلاگ FACUN ضمن توضیحات بیشتر درباره اعتراضات دیشب نوشته است: «طبق گفتههای دوستان،درگیریها قبل از ساعت 12 شب حوالی گلبرگ شرقی” پایینتر از میدان رسالت “،اطراف خیابان رشید (نزدیک خیابان فرجام و فلکه دوم تهرانپارس) رخ داده که در درگیریهای اطراف گلبرگ مجروحین با صورتهای خونین بهوسیله موتورسواران خودی از محل حادثه دور شدند. آمبولانسی با یک عده مجروح ( تعداد مشخص نیست) آژیرکشان دم در کلانتری 127 نارمک توقف کرد تا مجروحان را به جای اینکه به نزدیک ترین بیمارستان برساند به کلانتری انتقال دهد. عدهای دیگر معتقدند که این درگیریها دو ساعت قبلتر از خیابان رشید ( حوالی فلکه دوم تهرانپارس ) شروع شد که تا نیمههای شب به طول انجامید که نزدیکهای ساعت 12 شب،نیروهای گاردی - انتظامی به مدت حداقل 10 دقیقه شروع کردند با اسلحه کلاشینکف به تیراندازی کردند.
وبسایتی اختصاصی توسط خانواده یحیی کیان تاجبخش راهاندازی شد. خانواده دکتر تاجبخش در تلاش برای آزادی وی این وبسایت را در آدرس www.freekian09.org راهاندازی کردهاند.
آنها در این وبسایت نوشتهاند که از دیدن عکسهای تاجبخش که توسط آژانس خبری فارس در روز شنبه ۱۰ مرداد منتشر شد بسیار متاثرند. از نظر خانواده تاجبخش این عکسها نمایانگر فشار جسمی و روانی شدیدی است که در این ۲۳ روز بر کیان وارد شده است.
موج مخالفتها و انتقادهای شدید از محمدرضا شریفینیا که تا همین چند صباح پیش یکی از بازیگران محبوب سینما و تلویزیون ایران به شمار میرفت بالا گرفته و همچنان ادامه دارد.
در همین راستا صفحهای با عنوان « من از شریفینیا متنفرم» در سایت فیسبوک راهاندازی شده است که در طی دو روز گذشته تعداد اعضایش از ۵۰۰۰ نفر هم گذشته است. عکسی که در گوشه صفحه میبینید از شریفینیا در کنار احمدینژاد در این صفحه اعتراضی در فیسبوک مشاهده میشود و منتقدان انتقادهای خود را روی دیوار این صفحه برای این بازیگر نوشتهاند. گفتنیست این تعداد عضو نزدیک دو برابر و نیم تعداد دوستان شریفینیا 20633نفر) در فیسبوک است. این حرکت اعتراضی نمادین از سوی کاربران اینترنتی بعد از مشاهده حضور وی در جلسه تنفیذ حکم رئیس دولت کودتا صورت گرفته است. جای تاسف است که هنرمندان توانمندی از این دست گاهی یک شبه اعتبار هنری چندین ساله خود را اینچنین سهل و آسان نزد ملتی از بین میبرند. هنوز هم وقت برای بازگشت به ملت هست. کاش آنانی که با رسمیت دادن به دولت کودتا خود را از چشم ملت انداختند، کمی شتاب کنند.
عصر دیروز مراسم ترحیم شهید بهزاد مهاجر با حضور گروهی از فعالان جنبش سبز و خانوادههای شهدا برگزار شد.
به گزارش موج سبز آزادی، در این مراسم که عصر روز پنجشنبه پانزدهم مرداد در منزل آن شهید برگزار شد، جمع کثیری از فعالان جنبش سبز و مردم وفادار به آرمان شهیدان از جمله خانواده های شهیدان سهراب اعرابی، ندا آقاسلطان و اشکان سهرابی حضور یافته و به خانواده شهید مهاجر تسلیت گفتند.
گفتنی است شهید بهزاد مهاجر ازدواج نکرده بود و پدر و مادر خویش را نیز قبلاً از دست داده بود. بر همین اساس، خواهر و برادر وی و فرزندانشان صاحبان عزای وی در این مجلس بودند. همچنین، عکس سایر شهدای جنبش سبز هم زینتبخش مجلس ختم این شهید تازه به خاک سپرده، بود.
گزارش موج سبز آزادی حاکی است تا کنون بیش از 70 شهید جنبش سبز شناسایی شدهاند و هر روز اسامی جدیدی به این فهرست اضافه میشود. بسیاری از خانوادهها به علت تهدید شدن از طرف دستگاههای امنیتی و یا تعهدات سختی که از آنها گرفته شده و در مواردی حتی تطمیع، از اعلان نام شهید خود بازمانده و یا خودداری کردهاند.
یادآور میشود که شعر زیر را شهید بهزاد مهاجر، دو سال پیش، پس از مرگ مادرش سروده و در دفترچه اشعارش ثبت کرده است:
به خانه ندارم دگر چشم براهی
که تک چشم براهم برفته به آهی
نماندی و رفتی تو ای تک چراغم
چگونه گذارم من این عمر واهی
کنون ره سپارم در این کوره راهم
نبینم بجز گرد باد و تباهی
به قصد نجاتم روم زین مکان مصیبت
که شاید ببینم چراغی به راهی
امان زین تبه پیشگان زمانه
چه خواهند از جان هر بی پناهی
در کتاب المراقبات عالم عامل و عارف کامل، مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در روایتی به نقل از کمیل ابن زیاد آمده است که امام علی (ع) در پاسخ پرسش عده ای از یارانش از معنی آیة شریفة «فیها یفرق کل امر حکیم» فرمود که منظور، شب نیمة شعبان است که در آن هر چیزی با حکمت مشخص و معین می شود. و آنچه در هر شب قدر بدان توصیه شده است، اندیشه در راهی است که آدمی پیموده و ارزیابی آنچه کرده، تا از خطاهایش درس گیرد و آینده را آنگونه راه پیماید که شایستة مقام مکرم انسانی او باشد.
و من دیشب در سیری به سال ها پیش، به یاد نیمة شعبان سال 1357 افتادم. روزهای پر التهاب و فراز و نشیب انقلاب بود و زمان بزرگداشت یاد شهدایی که هر یک در چهلمین روز بزرگداشت شهدای قبل از خود، به دست سفاکان ظالم به خاک و خون کشیده شده بودند. در نیمة شعبان آن سال، از سوی رهبر نهضت اسلامی ایران اعلام شد که به رغم بزرگی آن روز و شادمانی ناشی از یادبود ولادت منجی عالم بشریت، همگان در ماتم شهدای گرانقدر سوگوار خواهند بود. یادم می آید یکی از جوانان خوش ذوق و انقلابی آن روزها که امروزه نیز صدای خوشش زینت بخش مجالس مذهبی خاص است، اشعاری خواند که مطلعش این بود:
کی عید بود که دل سیه می پوشد
خون شهدای راه حق می جوشد
و باز به یاد می آورم در مخالفت با این تصمیم امام خمینی که به دل هر ایرانی آزاده ای نیز نشسته بود، عده ای از متحجرین و متعصبین که ولایت و دوستی اهل بیت و انتظار فرج صاحب عصر را در گلیم خود از آب بیرون کشیدن، پرهیز از ورود به عرصة مبارزه، اعتراض سکوت آمیز نسبت به خودکامگان، برپایی مجالس مذهبی و مراقبت از ایمان خود و فرزندانشان ترجمه می کردند، لجوجانه نیمة شعبان را جشن گرفتند و صف خود را از امواج خروشان مردم انقلابی جدا کردند. روزها از پی هم آمدند، طومار ظالمان با ایستادگی مردم و رهبران نهضت در هم پیچیده شد و رنج ستم هزاران ساله در پرتو وعدة برپایی جامعه ای که در آن تحقق عدالت، آزادی، استقلال و پیشرفت پی گرفته شود، بفراموشی سپرده شد: انتظار موعود بشریت معنایی دیگر یافت و خمودی و گوشه گیری زاهدانه، جای خود را به عرفان در میدان کوشش و تلاش هدفمندانه داد.
در آن سال و سال های پس از آن، تنها چیزی که گمانش نمی رفت این بود که نشئه ای از آن دیدگاه متحجرانه نسبت به دین و دینداری، آن تفسیر کج اندیشانه از مهدی و مهدویت، و آن خوانش افراط گرایانه از منش و روش اهل بیت و ولایت، روزی از کنج عزلت و کمینگاه فرصت بیرون خزد، پرچمدار اسلام خواهی گردد، منتقدان دیروز و امروزش را به کفر و نفاق متهم سازد، فریب کارانه داعیة محروم نوازی سر دهد، تخم کینه و نفرت در میان مردمان بپراکند، با تمام توان در برپایی امپراتوری دروغ همت ورزد، شهیدان و شهادت را مصادره کند، بکارگیری هر زبان و هر وسیله را برای رسیدن به اهدافش مشروع بشمارد، در استحالة نظام و ارزش های برآمده از انقلاب از هیچ کوششی فروگذار نکند، در سرکوبی مخالفانش تا سرحد ضرب و شتم و کشتار پیش رود، و این همه را به نام عهد با مهدی (عج) و به کام خویش و خویشان خویش انجام دهد.
بی تردید در این مرور و ارزیابی مجدد کارنامة خود، آنچه بیش از دریغ از گذشته و افسوس به حال لازم می نماید، شناخت گام های غلطی که برداشتیم، آگاهی نسبت به مسیرهایی که به خطا پیمودیم، درک غفلت هایی که ورزیدیم، و یافتن راه هایی برای بازگشت به شاهراه اصلی که در آن گام می زدیم است. چه شد که شکل گیری خوارج جدید را ندیدیم یا دست کم گرفتیم؟ آیا در تبیین گفتمان اصیل انقلاب اسلامی کوتاهی کردیم؟ آیا انحراف ها و کج روی ها را به موقع رصد نکردیم؟ آیا با سکوت ها و چشم پوشی ها در عادی شدن ستمگری ها و خودکامگی ها سهیم بوده ایم؟ و صدها پرسش دیگر که باید در هر شب قدری از خود بپرسیم.
با این همه، و در اوج تلخکامی های ناشی از حوادث اخیر، خطایی که می تواند از همة خطاهای گذشته مان بزرگ تر باشد، درافتادن به دام نومیدی و دست شستن از پایداری در راه سبزی است که در پرتو الطاف قدسی برویمان گشوده شده است. در مکتب وحی زانوی تلمذ می زنیم و از سیرة درخشان پیشوایان دین درس ها می آموزیم و راه را می یابیم و می پیماییم؛ دانشگاهی که آموزگاران بزرگش، از خاتم پیامبران تا قائم آل محمد (عج)، راهنمایی آدمیان را بر عهده داشته و دارند. فراموش نمی کنیم که محمد (ص) در سال های دشوار دعوت به ما آموخت که پاسداری از چراغ فروزان حق خواهی نیازمند صبر و بردباری در مقابل از دست دادن عزیزان، تدبیر و تحمل در مقابل ناسزاگویی و هجمه های تبلیغاتی، شکیبایی در مقابل جراحت ها و بی حرمتی ها و از دست رفتن عزیزانمان است. محمد (ص) در سال های هجرت به ما آموخت که همزیستی با دیگرانی که بگونه ای متفاوت به زندگی می نگرند نیازمند تکیه بر شیوه های عقلایی است، که حکومت ها از مردمند و برای مردم، که ایمان درجاتی دارد و هرکسی را باید با درجة ایمانش پذیرفت، که باید تنها بر دشمنان آزادی و آزادگی و کرامت انسان سخت گرفت و دامان مهرورزی را برای نوع بشر گسترد، که حاکمان را هیچ برتری نسبت به شهروندان نیست و تنها لباسی که می توان بدان فخر کرد لباس تقواست. محمد (ص) در فتح مکه به ما آموخت که خونخواهی های برآمده از کینه های دیرین را فروگذاریم و سایة رحمت را آنقدر بگسترانیم که خانة دشمن دیروز را مأمن آنانی قرار دهیم که هنوز دل هایشان پذیرای پیام حق خواهی ما نیست. و محمد (ص) به ما آموخت که فروغ تابناک سلسلة حق خواهی تا قیام قیامت پابرجاست، اگرچه ابرهای جلال و جبروت میان تهی تکیه زنندگان بر قدرت باطل، هر از چندی راه را بر درخشندگی آن ببندد.
و به این سلسلة درس ها می توان آموزه های دیگر آموزگاران سترگ مکتب وحی را افزود، چه کلام و کردار هر یک، برای ما که نیازمند فهم و درک زمانه و یافتن راه روشنایی در شب های تیره و تار هستیم، گنجینه ای است بی بدیل. این همه با الهام از راه موعود عدالت و با نیرو گرفتن از فلسفة انتظار راستین امکان پذیر است؛ چه امید به پیروزی نهایی حق بر باطل، شعله ای است جاودانه در دل همة مبارزان راه حق، عدالت و آزادی. و شاید در این روز شایسته تر از هر چیز این باشد که برای تعجیل در ظهورش دعا کنیم تا ما را از سیطرة فرقه ای که با داعیة دروغین پیروی از او میدان دار قدرت شده برهاند و چنان که وعده داده شده، زمین را سراسر عدل و داد سازد.
صفحات منتسب به موسوی، رهنورد و برادرش و تعدادی از فعالان سیاسی در سایت فیسبوک که از صبح روز گذشته مورد حمله قرار گرفته بودند، دوباره فعال شدند.
از صبح روز پنجشنبه، صفحات منتسب به میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، محسن میردامادی، بهزاد نبوی، عبدالله رمضانزاده و شاهپور کاظمی در سایت فیسبوک از کار افتاده بودند و «موج سبز آزادی» گزارش داده بود که یک نهاد نظامی در این اقدام تخریبی اینترنتی، از طریق ارسال درخواستهای متعدد برای بارگذاری این صفحات، دخالت داشته است.
اما در حال حاضر این صفحات در آدرس های زیر قابل دسترسی است:
صفحه میرحسین موسوی در فیسبوک: http://www.facebook.com/mousavi
صفحه زهرا رهنورد در فیسبوک: http://www.facebook.com/pages/Zahra-Rahnavard-/79757303129
صفحه محسن میردامادی در فیسبوک: http://www.facebook.com/pages/Dr-Mirdamadi-/129589377387
صفحه شاهپور کاظمی در فیسبوک: http://www.facebook.com/pages/Free-Shahpour-Kazemi-Brother-of-Zahra-Rahnavard/131016302782?ref=sgm
صفحه بهزاد نبوی در فیسبوک: http://www.facebook.com/pages/Behzad-Nabavi-/112121917445
صفحه عبدالله رمضانزاده: http://www.facebook.com/pages/Abdollah-Ramezanzadeh/104800577446
مراسم دعای کمیل در شب نیمه شعبان در موسسه دارالزهرای ولنجک با حضور خانوادههای زندانیان سیاسی و چهره های اصلاح طلب و دیگر اقشار برگزار شد. اما نیروهای امنیتی اجازهی انجام سخنرانی را در این مراسم ندادند.
به گزارش موج سبز آزادی در این مراسم که افرادی چون سید هادی خامنهای، علی اکبر محتشمی پور، محسن آرمین، هادی خانیکی، علی شکوری راد، مهندس کاشفی، مهندس مغیثه، مهندس زندیه، دکتر علیزاده طباطبایی، سید محمود حسینی و... نیز حضور داشتند، پس از قرائت دعا توسط حجج اسلام محتشمی و خامنهای، اشعاری در مدح امام زمان، مقاومت جنبش سبز و نیز ظلمی که بر ایرانیان می رود، توسط سید مزدک موسوی، فؤاد موسوی و محمدرضا احمدی خوانده شد که مورد استقبال حضار قرار گرفت.
همچنین به گفتهی برگزار کنندگان قرار بود آقای مظفرینژاد (نماینده ادوار مجلس) در این مراسم سخنرانی کند که به دلیل هشدار نیروهای امنیتی نسبت به برگزاری سخنرانی در این مراسم، این امر محقق نشد.
علی وفقی و حسین نیکخواه، دو عضو جوان ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی که ماه قبل بازداشت شده بودند، عصر چهارشنبه آزاد شدند.
در همین حال گزارشهایی که هنوز تایید نشده، از آزادی رضا همایی، دیگر عضو جوان ستاد موسوی، حکایت میکند.
گزارش «موج سبز آزادی» حاکی است هنوز چند عضو جوان ستادهای مرکزی و حامیان میرحسین موسوی از جمله حمزه غالبی، سمیه توحیدلو، محمدرضا جلاییپور، سعید شریعتی، عباس کوشا، شهاب طباطبایی، امیرحسین شمشادی، سعید نورمحمدی، سعیده کردی نژاد، زویا حسنی و حسین موسوی در زندان باقی ماندهاند و با وجود آخرین وعده مسئولان مبنی بر آزادی اکثر زندانیان تا نیمه شعبان، هنوز خبری از آزادی آنها در دست نیست.
در روز نیمه شعبان موج آفرینی «تماس با دفتر مراجع تقلید برای تظلمخواهی» را فراموش نکنید.