مهدی معتمدی مهر
"تقدیم و به یاد دوست عزیز دربند، محمدرضا جلاییپور که با دلایل خود، جامعه را به حرکت و امید دعوت میکرد."
فجایع تلخی که از فردای دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری ایران رقم خورد، قاعدتاً باید آدم را از هرگونه دلخوشی بر حذر دارد و در چنین فضایی چه بسا سخن گفتن از امید، خوشبینی و فقدان واقع بینی نام گیرد. در پاسخ به این پرسش که آیا کودتا پیروز شده است یا خیر؟ به این امر باید توجه داشت که اگرچه ممکن است، دولتی که در تقابل با خواست و رای مردم قرار دارد در مقام حکومت مستقر شده باشد، اما سرزندگی و نشاط جاری حکایت از آن دارد که گویی رنگ سبز جنبش، بر سایهی سیاه ِ شبِ کودتایی چنان سیطره یافته که با اطمینان میتوان ادعا کرد، تلاش از پی آزادی و دمکراسی، به واقعیت مانا، مستمر و غیرقابل انکار جامعهی امروز ایران بدل شده است. زندهیاد مهدی اخوان ثالث در ترسیم فضای پس از مرداد 1332 میسراید: " در اجاقی طمع شعله نمیبندم، خردک شرری هست هنوز؟" و حال آن که صفوف متراکم ملت که این روزها حق و رای خود را نه در محافل چانهزنی نخبگان و سیاستورزان حرفهای که در خیابانها سراغ میگیرند، نشان از شعلههای سرکش آتشی جاوید و انگیزه و عزمی راسخ در راستای عدم پذیرش وضع موجود و تغییر آن دارد و مگر میتوان زنده و پایدار ماند، بی آنکه رو به سوی فانوسهای کوچک اما بیشماری داشت که از جان و آرمان ملتی خسته از رنج استبداد سوسو میگیرند. نگارندهی این سطور به جد باور دارد که به دلایل زیر میتوان و باید به سیر حوادث جاری امیدوار بود:
ادامه این مطلب را در سایت موج سبز آزادی مطالعه کنید :
http://www.mowjcamp.com/article/id/8156
0 نظرات:
ارسال یک نظر